حوادث | حوادث اجتماعی | حوادث تلخ
بخشش قاتل تازه داماد | حادثه در نوبنیاد
خانواده مردی جوان که در درگیری با مرد آشنایی جانش را از دست بوده با دریافت دیه، قاتل را بخشیدند تا این پول را صرف کمک به ایتام و نیازمندان کنند. همزمان با این اتفاق، جوان دیگری که در پی اختلافات مالی دست به جنایت زده بود و در یک قدمی قصاص قرار داشت نیز با گذشت اولیای دم از مجازات مرگ رهایی یافت.
نخستین پرونده حوالی نیمه شب سیام شهریور سال99 به جریان افتاد. آن شب حادثه خونینی در حوالی میدان نوبنیاد تهران رخ داد و رهگذران 2مرد جوان را دیدند که با هم گلاویز شده بودند و یکی از آنها با چاقو ضربهای به پهلوی دیگری زد و فرار کرد.
در این میان زن جوانی که او هم در صحنه درگیری حضور داشت با فریاد از مردم کمک خواست و با حضور آمبولانس، جوان مجروح به بیمارستان انتقال یافت. تلاش پزشکان برای نجات این جوان 24ساله آغاز شد و همزمان مأموران پلیس با حضور در محل حادثه ضارب را که دوباره به آنجا برگشته بود تا سر و گوشی آب دهد دستگیر کردند. یک روز پس از دستگیری این مرد از بیمارستان خبر رسید که جوان مصدوم جانش را از دست داده است و با گزارش ماجرا به تیم جنایی پایتخت، تحقیقات از عامل جنایت آغاز شد. او با اعتراف به قتل جوان 24ساله گفت: حدود 3ماه قبل ازدواج کردم. من و همسرم در 2رستوران مختلف کار میکردیم و از زندگیمان راضی بودم تا اینکه چند وقت قبل متوجه شدم همسرم خیلی ناراحت است. وقتی علت را از او پرسیدم متوجه شدم فردی پشت سر او بدگویی کرده است. آن فرد مدیر داخلی رستورانی بود که همسرم در آنجا کار میکرد. متهم ادامه داد: با شنیدن حرفهای همسرم چنان عصبانی شدم که به سراغ آن مرد رفتم و از او خواستم دیگر همسرم را اذیت نکند. حتی او را تهدید کردم اما صحبتها و تهدیدهایم بیفایده بود. او دستبردار نبود و همین باعث شد نقشه قتل او را بکشم.
وی ادامه داد: شب حادثه با این مرد در میدان نوبنیاد قرار گذاشتم و همسرم نیز همراهم آمد. همسرم از نقشه قتلی که در سر داشتم بیخبر بود. تصورش این بود که قرار است با همکارش صحبت کنم اما وقتی سر قرار رسیدم با آن مرد درگیر شدم و با چاقویی که همراهم بود ضربهای به او زدم. جوان تازه داماد ادامه داد: پس از آنکه به او ضربه زدم فرار کردم اما هنگامی که با تمام قدرت میدویدم یاد همسرم افتادم. تازه فهمیدم که او همراهم نیست و درحالیکه شوکه شده در محل حادثه مانده است. بهخاطر همسرم به محل حادثه برگشتم که پلیس دستگیرم کرد.
تازه داماد پس از اقرار به جنایت روانه زندان شد و پس از مدتی به بازسازی صحنه قتل پرداخت. پس از آن زمان زیادی طول نکشید که پرونده به صدور کیفرخواست منجر و برای ادامه روند رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری فرستاده شد. متهم به قتل پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد و حکم نیز به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید. به این ترتیب پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. حدود 2ماه و نیم قبل زمانی بود که برای قصاص تازه داماد درنظرگرفته شده بود و اگرچه او پای چوبه دار رفت اما پدر و مادر مقتول حاضر به اجرای حکم قاتل پدرشان نشدند و به او مهلت دادند. از آن پس تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران برای جلب رضایت از اولیای دم شروع شد تا اینکه آنها بهخاطر رضای خدا حاضر شدند قاتل را ببخشند. آنها شرط گذاشتند تا پس از دریافت دیه، آن را خرج امور خیریه و نیازمندان کنند. به این ترتیب روز گذشته اولیای دم در دادسرا حاضر شدند و پس از دریافت دیه پای برگه رضایت را امضا کردند. برادر مقتول که به همراه پدرش در دادسرا حضور یافته بود گفت: برادر جوانم بیگناه به قتل رسید درحالیکه مستحق مرگ نبود. فردی بیدلیل جانش را گرفت و همه ما را عزادار کرد. این اتفاق تلخ، موجب شد تا پدر و مادرم هرگز نتوانند مثل سابق زندگی کنند. مادرم هر روز اشک میریزد و همه ما دلمان برای برادر از دست رفتهمان تنگ شده است. وی ادامه داد: پدر و مادرم پس از این داغ سنگین اصرار بر قصاص قاتل پسرشان داشتند تا اینکه روز اجرا فرا رسید. همه در راه زندان بودیم و قرار بود پدر و مادرم حکم قصاص را اجرا کنند اما در بین راه پشیمان شدند. انگار با خدا معامله کرده بودند، پدرم میگفت درست نیست که ما هم جان یک انسان را بگیریم و پدر و مادر دیگری را عزادار کنیم. مادرم هم نظرش همین بود و دلش نمیخواست به زندگی یک جوان پایان بدهد. از اینرو تصمیم سخت و بزرگشان را گرفتند؛ آنها تصمیم گرفتند تا به قاتل پسرشان زندگی ببخشند. وی ادامه داد: قرار است دیه را صرف امور خیریه و خرج نیازمندان کنیم تا روح برادرم در آرامش باشد. از سوی دیگر شنیدهایم که قاتل توبه کرده و پشیمان است. او در زندان رفتارهای مناسبی دارد و از جرمی که مرتکب شده بهشدت نادم است. پدر و مادرم بهخاطر خدا به قاتل زندگی بخشیدند و اعتقادشان این است که خدا خودش مجازات میکند و به جای انتقام باید بخشید.
در این پرونده با گذشت اولیای دم، مرد محکوم به قصاص از مجازات مرگ گریخت تا بهزودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.