عاقبت زن خیانتکار
قضات دادگاه کیفری قاتل فراری را که شوهر زن مورد علاقه خود را کشته بود به قصاص محکوم کردند.
با گذشت ۴ سال از قتل مرد جوان، قضات دادگاه کیفری عامل جنایت را به طور غیابی به قصاص محکوم کردند.این مرد به خاطر عشق ممنوعه شوهر معشوقهاش را به قتل رسانده است.
یکی از همسایهها در حالی که برای کمک به او به خانهاش میرفت سه مرد نقاب زده را در حال فرار از خانه او دید و دقایقی بعد جسد مرد جوان را در خانهاش در حالی دید که غرق در خون روی زمین افتاده و با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
رد پای همسر مقتول در جنایت
تحقیقات پلیسی و قضایی برای یافتن ردی از عامل جنایت آغاز شد و هدیه همسر مقتول تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «ساعتی قبل از حادثه همسرم حامد، من را به خانه یکی از دوستانم برد و قرار بود خودش دنبال من بیاید اما یکدفعه همسایهها من را در جریان سر و صدایی که از خانه مان شنیده بودند قرار دادند.»
هدیه در بازجوییها دست به ضد و نقیض گویی میزد و همین شک ماموران را به او برانگیخت.
بررسی دوربینهای مداربسته هم نشان میداد که یکی از عاملان جنایت که از صحنه قتل گریخته بود از سابقه داران است و به این ترتیب او تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد.
متهم بازداشت شده در اعتراف به قتل گفت: «جوانی به نام محمدامین به من وعده ۲۵ میلیون تومان پول نقد و یک موتور گازی داد و گفت با شخصی به نام حامد اختلاف مالی دارد و میخواهد او را به قتل برساند. بعد من و یکی از دوستانم را اجیر کرد و در حالی که خودش کلید خانه را داشت وارد منزل آنها شدیم و با ضربات چاقو حامد را به قتل رساندیم.»
در حالی که سالم بودن قفل در حکایت از این داشت که قاتل با اهل خانه آشنا بوده است، گوشی همراه محمدامین در محل جنایت کشف شد و صوتهای ضبط شده از همسر مقتول که در آن گوشی به جا مانده بود پرده از راز رابطه پنهانی محمدامین و هدیه برداشت.
من قاتل شوهرم نیستم
هدیه که راهی برای انکار حقیقت نداشت به ارتباط پنهانی با محمدامین اعتراف کرد و در حالی که ادله موجود نشان میداد او از نقشه قتل شوهرش هم خبر داشته است، اما ادعا کرد در جریان قتل مقصر نبوده است.
هدیه در توضیح رابطه خود با محمدامین گفت: «محمدامین از اقوام دور همسرم بود.مدتی قبل او را در سفر به کیش دیدم و به خاطر اختلافاتی که با حامد داشتم با او درددل کردم.کم کم به هم علاقه مند و وابسته شدیم و شوهرم به رابطه ما مشکوک شده بود.محمدامین میگفت میخواهم درسی اساسی به حامد بدهم اما من نمیدانستم که او قصد کشتن شوهرم را دارد.»
به این ترتیب سه متهم پرونده بازداشت شدند ولی محمدامین از محل قتل متواری شد.با وجود متواری بودن عامل اصلی جنایت، متهمان دیگر پای میز محاکمه رفتند.
متهمان در دادگاه گناه را گردن هم انداختند
در ابتدای جلسه رسیدگی اولیای دم تقاضای قصاص عاملان قتل را کردند.سپس دوست محمدامین به اتهام مشارکت در قتل پای میز محاکمه رفت و گفت: «اتهامم را قبول ندارم.آن روز من همراه محمدامین وارد خانه حامد شدم و چند ضربه با چاقو به او وارد کردم.اما حامد هنوز سرپا بود.یکدفعه محمدامین ضربهای کاری و کشنده به قفسه سینه حامد وارد کرد که به قلبش اصابت کرد و همان ضربه موجب مرگ حامد شد.»
دوست دیگر محمدامین که او را در این جنایت همراهی کرده بود نیز در دفاع از خود در برابر اتهام مشارکت در قتل گفت: «اتهامم را قبول ندارم.من تنها ضربات غیرمنتهی به فوت به حامد وارد کردم.ضربات دیگر را دوستم و خود محمدامین به مقتول زدند.»
هدیه نیز در دفاع از خود در برابر اتهام معاونت در قتل گفت: «من اتهامم را قبول ندارم.اصلا خبر نداشتم که محمدامین قصد دارد شوهرم را بکشد.
قاضی خطاب به هدیه گفت: «در صوت هایی که از مکالمه شما و محمدامین در گوشی او کشف شد، او گفته که قصد قتل دارد و شما گفتید فقط حرفش را میزنی.حتی او از شیوه هایی که در ذهن داشت برای شما حرف زده بود و شما میدانستید قصد قتل دارد.و حالا ادعا میکنید خبری از نقشه او نداشتید و کلید خانه را در اختیارش قرار ندادی؟»
هدیه گفت: «قبلا در مورد نقشهاش حرف زده بود اما من فکر میکردم در حد حرف است و اصلا جدی نگرفتم.کلید را هم نمیدانم چطور پیدا کرد.»
با پایان گرفتن جلسه محاکمه، قضات دادگاه، محمدامین را که همچنان متواری است با توجه به ادله موجود علیه او به قصاص محکوم کردند.یکی از همدستان او نیز که فردی سابقه دار هم بود به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کرد.
هدیه و همدست دیگر این جنایت نیز به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم شدند