یارانه نقدی|یارانه معیشتی| یارانه جدید
جزییات مهم از یارانه نقدی در ۱۳ اردیبهشت | واریزی مهم برای یارانه بگیران از امشب
خوشچهره با اشاره به وضعیت ژئوپولیتیکی و غنی بودن کشور، آمریکا را یک مانع برای ارتباط عادی ایران و جهان دانست و ادامه داد: تحلیل دلایل و چرایی ممانعت آمریکا از ارتباط عادی ایران با جهان در این بحث نمیگنجد ولی حرفم این است که ما با علم به این مانع، باید خود را برای مواجهه منطقی با آن آماده میکردیم. خاصیت آمریکا گزندگی است، ما باید مراقب باشیم که گزیده نشویم.
اخبار جدیدی مبنی بر تغییر قیمت یارانه نقدی یا جایگزینی کالابرگ بجای یارانه نقدی منتشر شد. برای تغییر یارانه نقدی تصمیم گیری شده. وزیر اقتصاد گفت: تا مردادماه خبری از تغییر یارانه نقدی وجود ندارد. وام یارانه قرار است پرداخت شود. همچنین زمان دقیق واریز یارانه نقدی اسفند ماه مشخص شد.کمتر از 10 روز دیگر شاهد آغاز ماه رمضان خواهیم بود. اما پرسشی که اندکی ذهن مردم ایران را درگیر کرده بحث احتمال واریز یارانه معیشتی رمضان 1402 برای خانوارها به مانند ماه رمضان گذشته است
محمد خوشچهره ، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه، در تحلیل شرایط حاکم بر اقتصاد ایران، ضمن اذعان به پیچیدگیها و گرفتاریهای متعدد، فهم درست و عمیق از مسائل را قدم اول و شرط لازم اصلاح حکمرانی در حوزه اقتصادی میداند. او در گفتوگو با انصاف نیوز تاکید میکند که نگاه قبیلهای به اقتصاد، سبب تکرار تجربههای شکستخورده شده است.
خوشچهره در پاسخ به سوالی در مورد نامگذاری سال و تحققپذیری آن گفت: قبل از پاسخ به این پرسش، از زاویه دیگری به بحث نامگذاری میپردازم. در طول این سالها، بارها در جمعهای دانشگاهی مورد این پرسش قرار گرفتهام که برای کشوری با برنامه چشمانداز، برنامههای ۵ ساله و برنامههای سالانه که همان بودجه سنواتی است، برای خود هدفگذاری کرده است، نامگذاری سال چه لزومی دارد؟ پاسخ من این است که تغییر و تحولات بینالمللی و تاثیر آن بر اقتصاد یا سیاست و… میتواند اولویتها و جهتگیریهای اقتصادی و سیاسی را تغییر دهد. برای مثال همهگیری کرونا یا جنگ روسیه و اوکراین، بر همه کشورهای دنیا تاثیر گذاشت و برنامههای آنان را تغییر داد. هر کشوری با توجه به مصالح و منافع خود، در شرایط جدید تصمیم میگیرد.
خوشچهره ادامه داد: طبق قانون اساسی در کشور ما، رهبری میتوانند اولویتها و جهتگیریها را تعیین کنند یا آن را تغییر دهند.
او سه حوزه امنیت ملی، اقتصاد و رفاه ملی و آرمانها و ارزشهای پایهای را سه حوزه اصلی تعیینکننده منافع ملی خواند و ادامه داد: برای ۲۰ سال است که تشخیص داده شده است حوزه اقتصاد میتواند تهدیدآفرین باشد و باید به آن پرداخت.
خوشچهره افزود: من یادم است که در همان ابتدا، اعتراضهایی به این نامگذاریها شکل گرفت و حتی من در یکی از حوزههای علمیه مورد این پرسش قرار گرفتم که مگر ما مارکسیست هستیم که اقتصاد را به عنوان زیربنا به رسمیت شناختهایم. پاسخ من این بوده که این یک تاکتیک برای عبور از تهدیدات است چون شرایط اقتصادی هم بر اعتقادات و دینداری مردم و هم بر وضعیت اجتماعی و افزایش یا کاهش آسیبها تاثیر آشکاری دارد. از ضعف حوزه اقتصاد، حوزه فرهنگ هم آسیب میبیند. لشکر بیکاران میتواند به یک تهدید امنیت ملی تبدیل شود. بنابراین همه باید درک کنیم که نامگذاری سال و تاکید دو دههای بر موضوعات اقتصادی، برای حساسکردن ذهن مجریان و مردم به اهمیت اقتصاد و کاهش تهدیدها در این حوزه بوده است.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران به این پرسش که چرا کمتر شاهد تحقق شعارهای سالانه بودیم، پاسخ داد: رهبری در نامگذاری سال، جهتگیری را مشخص میکنند اما مانند اکثر کشورها، تحقق اهداف با قوای مجریه و قانونگذاری است و بنابراین اگر مجری و قانونگذار برخوردی مسئولانه نداشته باشند یا عمق پیام را درک نکنند یا دچار تغافل شوند، قطعا شعار سال تحقق نمییابد.
محمد خوشچهره افزود: برای تحقق اهداف، نظام ملی باید برنامهریزی دقیقی داشته باشد. برای مثال من به خاطر دارم که در زمان اقامتم در انگلستان طی دهه ۱۹۸۰، دولت تاچر تصمیم گرفت تورم را کاهش دهد. تمام هم و غم دولت و نظام اجرایی انگلستان در آن مقطع، به کاهش تورم معطوف شد و بقیه برنامهها و طرحها از اولویت خارج شد.
او ادامه داد: یک کشور نمیتواند همزمان چند هدف را دنبال و همه را محقق کند. مساله ما در ایران این است که اولا درک عمیقی از هدف وجود ندارد و ثانیا چندین و چند هدف را در اولویت قرار میدهیم که هیچکدام هم به شکل بایسته تحقق پیدا نمیکند.
این استاد دانشگاه گوناگونی اهداف اقتصادی را موجب بروز تناقض در عملکرد دستگاههای اجرایی خواند و گفت: ما گاهی دو یا چند هدف را دنبال میکنیم که یکی را باید با سیاستهای انبساطی پیش برد و دیگری را با سیاستهای انقباضی. این تناقضها و اصرار به دنبال کردن چند هدف همزمان، سبب سردرگمی نظام اجرایی و شکست خوردن برنامهها شده است.
خوشچهره هدفگذاری برای کنترل تورم را یک استراتژی درست خواند و ادامه داد: گرچه افزایش لشکر بیکاران هم به شرایط تهدیدکننده نزدیک میشود اما آنچه در اقتصاد ایران به مرحله خطرناکی رسیده است، لجامگسیختگی قیمتهاست که رفاه مردم را به شدت تحت تاثیر منفی خود قرار داده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به رشد قیمت اقلام اصلی در سبد مصرفی خانوار و فشار مضاعف بر دهکهای پایین درآمدی، تورم کنونی را به سیلی به بنیانکن تشبیه کرد و گفت: وقتی از تعبیر «مهار» استفاده میشود که تورم شرایط عادی نداشته باشد. در شرایط عادی میگوییم کنترل تورم اما شرایط به ویژه در حوزههایی مانند مسکن چنان لجامگسیخته است که باید از اصطلاح مهار استفاده شود.
او اتفاقات حوزه مسکن را نمونهای روشن از غفلت مجریان به ریشههای مفاهیم اقتصادی معرفی کرد و ادامه داد: من اطمینان دارم که در جنگ اقتصادی، حوزه مسکن از آن حوزههایی است که اتاق فکرهای بیرونی رویش متمرکز میشوند چون به دلیل غفلتهای ما از آن جواب میگیرند کما اینکه جواب هم گرفتهاند.
خوشچهره به تجارب جنگ جهانی اول و دوم اشاره کرد و گفت: اگر بپذیریم که جنگ اقتصادی در جریان است، باید بپذیریم که دشمن روی نقاط ضعف ما کار میکند و یکی از مهمترین حوزههایی که به باور من توانسته روی آن تاثیر مدنظر خود را بگذارد، حوزه مسکن است. بنابراین در حالیکه معاملات مسکن در رکود قرار دارد، قیمتها دائما بالا و بالاتر میرود.
جنگ اقتصادی از توهم تا واقعیت
خبرنگار انصاف نیوز از آقای خوشچهره پرسید: آیا اتفاقات حوزه مسکن ثابت نمیکند که مسئله اقتصاد ایران، خارج از اقتصاد است و بیشتر به مسائل سیاسی ارتباط دارد؟ او گفت: این حرفها کلی و بیثمر است. دو گونه متغیر بر مسائل اقتصاد ایران تاثیر میگذارد که شامل متغیرهای درونزا و متغیرهای برونزاست.
آقای خوشچهره ادامه داد: غفلت، جهالت، منفعطلبی، خودکامگی و سودجویی، کجفهمی و ناپختگی از محیط داخل این اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است. برخی متغیرهای برونزا هم وجود دارد مانند حوزه پول ملی که من اعتقاد دارم هدف دشمن قرار گرفته و دارد روی آن با دقت کار میکند.
این مدرس برنامهریزی استراتژیک گفت: من بارها در جمعهای تخصصی و به مسئولان تذکر دادهام که دشمن، پول ملی را هدف گرفته و توانسته با ایجاد نارضایتی در مردم، سرمایه اجتماعی نظام را کاهش دهد. اگر مشارکت مردم را در حوزههای مختلف رصد کنیم، به روشنی میبینیم که برنامه ایجاد نارضایتی در مردم جواب داده است.
او در پاسخ به این پرسش که این نگاه، ناشی از «توهم توطئه» نیست، پاسخ داد: نه، ما در محیط دانشگاه نمیتوانیم صفر و صدی حرف بزنیم و اصلا این نگاه صفر و صدی به مسائل غلط است. ما نه میتوانیم از تاثیر متغیرهای درونزا بر عملکرد اقتصاد ملی غفلت کنیم و نه میتوانیم چشممان را به روی دشمنی و اقدامات اتاق فکرهای خارجی ببندیم.
خوشچهره نگاه صفر و صدی به مسائل را یکی از مشکلات مبتلابه سیستم اجرایی کشور دانست و با اشاره به موضعگیریهای رئیسجمهور اسبق درباره کاغذ پاره بودن تحریمها، ادامه داد: آن نگاه سبب شد ما تحت تاثیر شدیدترین تحریمها قرار بگیریم چون همه مسائل را در چارچوب مرزها تحلیل میکرد و از متغیرهای بیرونی غافل بود.
خوشچهره با اشاره به وضعیت ژئوپولیتیکی و غنی بودن کشور، آمریکا را یک مانع برای ارتباط عادی ایران و جهان دانست و ادامه داد: تحلیل دلایل و چرایی ممانعت آمریکا از ارتباط عادی ایران با جهان در این بحث نمیگنجد ولی حرفم این است که ما با علم به این مانع، باید خود را برای مواجهه منطقی با آن آماده میکردیم. خاصیت آمریکا گزندگی است، ما باید مراقب باشیم که گزیده نشویم.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: همه تاکید دارند که ما در جنگ اقتصادی قرار داریم. خب برای پیروزی در این میدان باید برنامه داشته باشیم، نقاط ضعفمان را بشناسیم و تهدیدها را برطرف کنیم. باید عناصر قدرت ملی را تقویت کنیم.
خوشچهره با تاکید مجدد بر فعالیت دشمنان ایران و از جمله اسرائیل در حوزه اقتصادی، افزود: هنر ما باید این باشد که بفهمیم دشمن کجای این اقتصاد را، چرا و چگونه هدف گرفته است. باید بتوانیم برای مسائل و مشکلات راه حل پیدا کنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه یک سیستم فهیم، تهدید را رصد و سپس مهار میکند، گفت: در کشور ما مد شده است که هر مدیری میگوید فلان تهدید را به فرصت تبدیل میکنیم در حالیکه هیچ برنامهای هم برای مهار و کماثرکردن تهدید ندارد. برای تبدیل تهدید به فرصت باید هنر ابرمدیریت داشت. متاسفانه سادهانگاری و غفلت از ترمینولوژی مفاهیم، بلای جان کشور شده است.
خوشچهره ادامه داد: شما تا به شناخت درست از موضوعی نرسید، امکان ندارد بتوانید برای آن راه حل درست پیدا کنید. در همین بحث مهار تورم، من آسیب اصلی را نشناختن دلایلی میدانم که تورم را به وجود آورده است. دلیل اینکه میبینیم در سیاستهای اقتصادی تناقض وجود دارد، همین برخورد سادهانگارانه با مسائل است.
او گفت: وقتی گفته میشود سیاست ما کاهش بیکاری است اما بخش عمدهای از تسهیلات بانکی به سمت بخشهای سوداگری و واسطهگری غیرمولد سوق پیدا میکند، یعنی شناخت درستی نه از مسائل و نه از مفاهیم وجود ندارد.