مادر خوش تیپ سانتی مانتال ترلانه پروانه را ببینید ! | از خودش چهره جوانتری دارد
ترلان پروانه عکسی از خود را در کنار مادرش منتشر کرده که مخاطبین از اختلاف سنی کم آنها و جوان بودن بیش از حد مادرش متعجب شده اند.
ترلان پروانه متولد 18 تیر 1377 در شیراز است. ترلان پروانه پدرش مهندس و مادر پریسا فروغی خانه دار می باشد و تنها یک برادر بنام عرفان دارد که از خودش 2/5 سال بزرگتر است. ترلان پروانه در سال 1383 با سریال 101 راه برای ذله کردن پدر و مادرها جلوی دوربین رفت سپس در جایزه بزرگ مهران مدیری بازی کرد. ترلان پروانه در سال 1384 سال با فیلم مادر صدامو میشنوی اولین تجربه سینمایی اش را هم بدست آورد. ترلان پروانه مجرد می باشد و قصد ازدواج ندارد.
ترلان پروانه عکسی از خود را در کنار مادرش منتشر کرده که مخاطبین از اختلاف سنی کم آنها و جوان بودن بیش از حد مادرش متعجب شده اند.
ترلان پروانه: در چهار سالگی به دار آویخته شدم
«زیر تیغ» هم یکی از سختترین تجربه های کاری من بوده و هم یکی از بزرگترین شانسهای زندگی کاریام. یادم هست در دفتر آقای هنرمند بودیم. در راه پله او را دیده و گفتم شما چقدر شبیه آقای پرستویی هستید. از همان جا آقای هنرمند از برخورد من خوششان آمد و من را برای «زیر تیغ» انتخاب کردند. خانوادهام هم از این که قرار بود من کاری را با پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، فریبا جودیکار، نگار جواهریان و … بازی کنم فوقالعاده خوشحال بودند. فقط آن صحنهای که اول فیلم پدرم خواب میدید من به دار آویخته شدم، برای مادرم خیلی سخت بود.
یادم هست موقع ضبط آن صحنه هم خیلی اذیت شدم. آقای پرستویی زیر طنابدار ایستاده بودند و به محض اینکه من را پایین میآوردند بغلم میکرد. خیلی ناراحت بود من که دختر بچه کوچکی بودم و ۵-۴ سال بیشتر نداشتم باید این صحنه را بازی میکردم. من را با یک تاپ کشی به شاخه درخت وصل کرده بودند و فشار کشها قسمتهایی از تنم را کبود کرده بود. مادرم هم وقتی این صحنه را دید خیلی ناراحت شد مخصوصا که یاد عذاب من موقع فیلمبرداری افتاد. اما در کل «زیر تیغ» را خیلی دوست داشتم و گروه بسیار خوبی داشت مخصوصا آقای پرستویی و خانم معتمدآریا خیلی مهربان بودند.
ترلان پروانه | روی سینما نمیشود حساب کرد
تصمیمت برای آینده چیست؟ میخواهی بازیگر بمانی یا شغل دیگری را در نظر داری؟
بازیگری را که قطعا کنار نمیگذارم اما به عنوان رشته اصلی هم ادامه نخواهم داد و کنار درسم آن را دنبال خواهم کرد. یعنی نمیخواهم رشته تحصیلی ام بازیگری یا سینما و هنرهای نمایشی و این چیزها باشد.
چرا؟ تو که میگویی به کارت علاقه داری؟!
چون هنر و به خصوص بازیگری کاری است که نمیتوان خیلی روی آن حساب کرد. یعنی امن و قابل اعتماد نیست.
چرا این را میگویی خیلی بازیگرهای حرفهای داریم که کارشان همین است و با همین بازیگری زندگی میکنند؟
من چون از بچگی در این کار بودم و با بازیگران سرشناسی مثل آقای پرستویی و خانم معتمدآریا و خانم حاجیان و … کار کردم، درسهای زیادی در این کار گرفتم و واقعا به این نتیجه رسیدم که خیلی نمیتوان روی این کار حساب کرد.
از چه نظر نمی توان روی آن حساب کرد؟ امنیت شغلی ندارد؟ امنیت مالی ندارد؟
نه، روی پیشنهادهای آن نمیتوان حساب کرد. معلوم نیست چه جور فیلمهایی ساخته شود و آیا پیشنهادهای خوب داشته باشی یا نه. بعد هم این کار خیلی سخت و بیبرنامه است. مثلا من همین الان خیلی کلاسها میروم و سعی میکنم هنرهای دیگری مثل پیانو و … را یاد بگیرم اما همیشه کارم برنامه کلاسهایم را به هم میزند و نمیگذارد زندگی منظم و درستی داشته باشم. نمیدانم اما شاید همین بینظمی هم یکی از دلایل تردیدم در اینکه بازیگری شغل اصلیام در آینده باشد، است.
چه چیزهای در قبول یک پیشنهاد برایت مهم است؟
کارگردان، بازیگرهای دیگر و فیلمنامه.
یک بازیگر همه فن حریف
من برای ارتقای کار بازیگریام خیلی تلاش کردم و انواع هنرها و فنها را فقط به خاطر اینکه بازیگر تواناتری باشم، آموختم. فن بیان، زبان بدن، موسیقی، هنرهای رزمی، سوارکاری و … را یاد گرفتم تا در حرفهام آمادهتر باشم. این در حالی است که درس و مدرسه ام هم همیشه در کنار کارم بوده. من فقط ۳ سال و نیم داشتم که وارد این کار شدم. شروع کارم را حتی به یاد نمیآورم. مادرم تعریف میکند که خانمی در فرودگاه ما را دیده و به مادرم پیشنهاد داده من در تیزری تبلیغاتی بازی کنم.
بعد شماره ما را گرفته و خیلی اصرار و پیگیری کرده تا اینکه مادرم راضی شده. مادرم خیلی دوست داشته من بازیگر شوم. پدر و مادرم برای موفقیت من در این کار خیلی تلاش و از خودگذشتگی کردند و از خیلی چیزها به خاطر موفقیت من گذشتند. هیچ وقت من را سر صحنه تنها نگذاشتند و حتی وقتهایی که خودشان نمیتوانستند با من باشند، پرستاری را همراهم میفرستادند تا تنها نباشم. الان به خاطر محبتهایشان از آنها متشکرم.
هر چند یک بازیگر کودک سختیهای زیادی را تحمل میکند و اصولا کار کردن مثل آدم بزرگها برای بچهها سخت است اما چون کارم را دوست دارم فکر میکنم ارزشش را داشته. خدا را شکر نتیجه زحمتهایم را هم گرفتم. همین امسال در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان برای ایفای نقش اصلی فیلم «پیشونی سفید» تندیس بهترین بازیگر دختر را دریافت کردم.
برخی از فیلمهای سینمایی
– مردن به وقت شهریور (هاتف علیمردانی – ۱۳۹۲)
– زندگی مشترک آقای محمودی و بانو (زوح الله حجازی – ۱۳۹۱)
– به خاطر پونه (هاتف علیمردانی – ۱۳۹۱)
– بی خداحافظی (احمد امینی – ۱۳۹۰)
– آهوی پیشونی سفید (سید جواد هاشمی – ۱۳۹۰) – اختاپوس
– چپ دست (آرش معیریان – ۱۳۸۴)
– مادر صدامو میشنوی (کامبیز کاشفی – ۱۳۸۴)
– زن بدلی (مهرداد میرفلاح – ۱۳۸۴)
– بالا بلند (جلال فاطمی – ۱۳۸۴)
– دغدغه (فرزاد فرزام – ۱۳۸۴)
– عاشق (افشین شرکت – ۱۳۸۵)
– پاپیتال (اردشیر شلیله – ۱۳۸۵)
– نصف مال من، نصف مال تو (وحید نیکخواه آزاد – ۱۳۸۵)
مجموعههای تلویزیونی
-سرزمین کهن (کمال تبریزی – ۱۳۹۲)
-گذر از رنج ها (فریدون حسنپور – ۱۳۹۲)
– تا ثریا (سیروس مقدم – ۱۳۹۰)
– ملکوت (مجموعه ماه رمضان، محمدرضا آهنج – ۱۳۸۹)
– شبی از شبها (رضا کریمی – ۱۳۸۳)
– ۱۰۱ راه برای ذله کردن پدرها و مادرها (حجت قاسم زاده – ۱۳۸۳)
– خوش غیرت (علی شاه حاتمی – ۱۳۸۳)
– جایزه بزرگ (مهران مدیری – ۱۳۸۳)
– مسافری از گرونگول (مرتضی متولی – ۱۳۸۴ – برنامه کودک و نوجوان)
– داوری (نیکا عزیزپور – ۱۳۸۴)
– زیر تیغ (محمدرضا هنرمند – ۱۳۸۵)
– بی مقدمه (رضا کیایی – ۱۳۸۵)
شبکه نمایش خانگی
دیگر آثار
– فیلم ویدئویی باغ آلوچه (بهروز شعیبی – ۱۳۸۳)
– تئاتر ادیب (فرانسوی – ۱۳۸۵)
مجموعه های اینترنتی(فضای مجازی)
– سریال اینترنتی نفوذ (۱۳۹۱)
گفتگوی کوتاه با ترلان پروانه
در «تا ثریا» نقشی در گروه سنی متفاوت را تجربه کردی، چه حس و حالی داشت؟
تجربه یک نقش متفاوت و جدید را خیلی دوست داشتم و خوشحالم که این کار را قبول کردم. نقش عسل یک مقدار از سن واقعی خودم بزرگتر بود اما کار با آقای مقدم و خانم حاجیان و بقیه گروه را دوست داشتم و سختی آن را زیاد احساس نکردم. من نکات زیادی در بازی و رفتار و اخلاق کاری از این گروه یاد گرفتم.
نمیشود فقط تابستانها سر کار بروی؟!
تفاوت سبک زندگیات با بچه های دیگر باعث اذیت تو نمیشود؟ در مدرسه مشکلی نداری؟
همیشه سعی میکنم رفتار عادی مثل همه داشته باشم ولی خب بالاخره یکسری بچه ها مخصوصا سال پایینی ها خیلی علاقه نشان میدهند و دائم میآیند سوال میپرسند و … اما ناظمهای مدرسه سعی میکنند آنها را کنترل کنند تا نظم مدرسه را به هم نزنند. اما من با همه باادب رفتار میکنم چون بالاخره لطف دارند که من را دوست دارند و علاقه نشان میدهند. معلمها هم مثل بچه های دیگر با من رفتار میکنند البته گاهی واقعا کار من را درک نمیکنند و مثلا میگویند نمیشود فقط تابستانها سر کار بروی؟ یا درسهایت را ببر سر کار بخوان. یعنی متوجه نمیشوند کار ما چطوری است.
وقتی سر کار هستی دلت برای مدرسه تنگ میشود؟
برای درس که نه خیلی ولی برای دوستانم دلم تنگ میشود.
بیشترین تفریحت چیست؟
من که اینقدر یا سر کار هستم یا درس دارم که وقتی برای تفریح ندارم اما کتاب خواندن و فیلم دیدن را خیلی دوست دارم. عاشق فیلمهای ژانر وحشت هستم. یک بار هم فیلمی با نام «عروس غریبه» در این ژانر بازی کردم که پخش نشده.
تا به حال به جز «تا ثریا» کار دیگری هم بزرگتر از سنات پیشنهاد شده؟
بله، نقش حضرت آمنه در فیلم «محمد (ص) » آقای مجید مجیدی به من پیشنهاد شد که بزرگتر از سنم بود و اتفاقا از نقشهای اصلی کار هم بود. رفتم تست گریم هم دادم اما آقای مجیدی گفتند هنوز برای این نقش کم سن هستی. من ۱۳ سالم است و نقش ایشان ۱۹ ساله بود. اما گفتند احتمالا برای نقش دختر نوجوانی در قسمتهای بعدی این مجموعه از تو استفاده میکنیم. همین که من را برای این نقش دعوت کردند و تست گریم دادم، باعث افتخارم است.