این زن بادی بیلدینگ کار ترسناک عروس گوهر خیراندیش است! | این زن عجیب آلمانی زن پسر گوهر خیراندیش است + عکس
عکسی منتشر شده از عروس گوهر خیراندیش با هیکل ورزشکاری در کنار همسرش در فضای مجازی منتشر شده که به نظر می رسد از همسر خود بزرگتر است.
عکس عروس گوهر خیراندیش تعجب مخاطبین را برانگیخت. گوهر خیراندیش متولد 1 شهریور 1333 می باشد. اصالت گوهر خیراندیش به شیراز باز میگردد. فعالیت گوهر خیراندیش با گروه تئاتر در شیراز آغاز شد. درخشش گوهر خیراندیش با فیلم بانو آغاز شد. گوهر خیراندیش کار در رادیو را در کارنامه هنری خود دارد.
عکسی منتشر شده از عروس گوهر خیراندیش با هیکل ورزشکاری در کنار همسرش در فضای مجازی منتشر شده که به نظر می رسد از همسر خود بزرگتر است.
گوهر خیراندیش؛ از فوت همسر تا آمریکا
خیراندیش چند سال بعد از فوت همسرش، جمشید اسماعیل خانی در سال 1381 به علت سکته مغزی و مهاجرت یک دختر و پسرش به آمریکا به این کشور در حال رفت و آمد می باشد
او سابقه برگزاری کارگاه های آموزشی در چند دانشگاه معتبر آمریکا را دارد
تصادف شدید گوهر خیراندیش
29 مهر ماه 1392 هنگام ایفای نقش در فیلم آذر، شهدخت بر اثر سانحه رانندگی از ناحیه سر و استخوان تروه دچار شکستگی شد تا جایی که برای درمان به آمریکا رفت
در سال 96 هم در حین فیلمبرداری سریال دیوار به دیوار از ناحیه مچ پا دچاره با پارگی تادون مواجه شد که این عمل با کمک فرزین سرکارات توسط دیگر پزشکان با موفقیت انجام شد
گوهر خیراندیش؛ ورزش از دبیرستان
در دوران دبیرستان و دانشگاه ورزش می کردم و هنوز هم آن را رها نکرده ام، عادت به ورزش در خانواده ما وجود دارد و هرکدام به 3 – 2 ورزش علاقه داریم
می توانم بگویم دستگاه های ورزشی که در خانه ما وجود دارد، جنبه دکوری ندارد و هر روز در حال تمرین و ورزش هستم
من دمبل ها و تردمیل ها را کنار مبل ها گذاشته ام، این وسایل ابزار اصلی زندگی ام شده اند
دوبله
من تجربه دوبله هم دارم، البته در بسیاری از کارها جای خودم حرف زدم همچنان که در کلاه پهلوی در کنار استاد مسلم دوبله ایران آقای منوچهر اسماعیلی بودم
قبلاً هم با آقای ناصر طهماسب و دیگر دوستان کار کرده بودم یا مثلاً در روزی روزگاری جای خودم حرف زدم حتی جای دیگران هم حرف زده ام
خلاصه اینکه از پس کارهای خودم در این عرصه برآمدم
از طرف برخی از کارگردانان ایرانی شاغل در هالیوود پیشنهادهایی برای بازی داشتم، وقتی فیلمنامه هایشان را مطالعه کردم زیاد آنها را نپسندیدم
مثلا نقش هایی به من پیشنهاد شد که می توانستم با حجاب هم ظاهر شوم اما از آنجایی که نمی توانستم از کلیت مسائلی که قرار است در فیلم اتفاق بیفتد باخبر شوم آنها را نپذیرفتم
تدریس و فعالیت ها
خانم خیراندیش تدریس را از خانه فرهنگ شیراز در سال 57 شروع کرد سپس در کانون سینماگران جوان اصفهان کارگردانی و بازیگری آموزش می داد و مدتی هم در آموزشگاه سوره بود
او سالها بعنوان مدرس ثابت کانون سینماگران تهران فعالیت می کرد
هم پدر بودم هم مادر
هیچ وقت هیچ زنی نمی تواند جای مرد و پدر خانواده را بگیرد اما من تمام تلاشم را کردم که بتوانم هم نقش پدر را به خوبی بازی کنم و هم نقش مادر
در تمام این سال ها اعتبار اسماعیل خانی پشتوانه من قرار گرفت و چه در سینما و چه در تلویزیون سعی کردم بهترین باشم
بچه هایم به من انرژی دادند تا بتوانم خوب باشم و زندگی را به سمت و سویی هدایت کنم که لایقمان باشد و نبودن پدر حس نشود
ازدواج می کنم
من منتظر هستم دخترانم ازدواج کنند تا من هم بعد از آنها همسر خودم را پیدا کنم و اعلام رسمی کنم و ازدواج کنم حتی اگر صد سالم باشد
حتی اگر طرف مقابل آدم خوبی باشد زودتر از دخترانم ازدواج می کنم
همیشه به کارگردانی فکر می کنم
اما مسئولیتی که یک کارگردان در مملکت ما دارد، به حدی خطیر و سخت است و به حدی با خط قرمزها سروکار دارد که آدم فکر میکند، کارگردان عمله کار است
الویت برای قبول نقش
پس از نقش، کارگردان و توانایی هایش برایم مهم است
البته سن و سال کارگردان برایم ملاک نیست زیرا دیده ایم که جوانان این روزها واقعا خلاقیت و توانمندی هایشان را با آثاری که ساخته اند نشان داده اند
خودش می گوید : من در کلاس نهم مشغول تحصیل بودم که جمشید عزیز به دبیرستان ما آمد و بعنوان کارگردان مرا برای بازی در این نمایش انتخاب کرد
گوهر خیراندیش و ازدواج با جمشید اسماعیل خانی
دو سال بعد از اولین تجربه بازیگری در سال 1351 با جمشید اسماعیل خانی در حالی که پدر مخالف و مادر موافق این وصلت بود ازدواج کرد
خودش می گوید چون دبیرستان می رفتم و به لحاظ قوانین مدرسه برایم مشکل پیش می آمد وقتی عقد کردیم در شناسنامه ام قید نشد تا وقتی که دیپلم گرفتم
در نتیجه حاصل این زندگی یک پسر بنام امید و دو دختر بنام آزاده و آناهیتا شد
بیوگرافی شوهر گوهر خیراندیش
جمشید اسماعیل خانی متولد 1329 در داراب استان فارس بود که فعالیت خود را بعنوان بازیگر و کارگردان از سال 1349 با تئاتر شروع کرد
خیراندیش بعد از ازدواج همسو با کار تئاتری به استخدام اداره فرهنگ و هنر شیراز درآمد تا اینکه سال 1357 با قبولی در دانشگاه تهران به تهران نقل مکان کردند
گوهر خیرانیدش در جلوی دوربین
با شروع انقلاب، کار تئاتر را با نمایش دیکته و زاویه سال 1358 در تهران ادامه می دهد تا اینکه سال 1364 با سری اول سریال آئینه وارد قاب تلویزیون شد
ابیشان در سال 1365 هم با فیلم روزهای انتظار بازی در سینما را تجربه کرد
شهرت با گریم سنگین
در سال 1377 وقتی 44 ساله بود با سنگین ترین گریم شناسنامه کاری اش در فیلم بانو به کارگردانی داریوش مهرجویی نظر مثبت بسیاری از منتقدان سینما را به خود جلب کرد
او سپس چندین سال در برنامه صدای عبرت شبکه سراسری رادیو مشغول بکار شد
محکومیت به 74 شلاق
خانم خیراندیش در سال 1378 در مراسم اختتامیه جشنواره سینما حقیقت در شهر یزد هنگام اهدای جایزه یکی از برگزیدان که پسر 20 ساله بود را بوسید
این مراسم لحظاتی بعد توسط نیروهای حزب اللهی بهم ریخت و خانم خیراندیش مخفیانه یزد را ترک کرد و در نهایت توسط دادگاه به 74 ضربه شلاق محکوم شد
با این حال گفته شد این حکم بخاطر اظهار ندامت نامبرده تعلیق شده که خانم خیراندیش با تکذیب این ادعا گفت اظهار ندامت نکردم چون عمل خود را عملی مادرانه می دانم
دو سال بعد از آن در جشن خانه سینما، گوهر خیراندیش با دست کش با محمدرضا شریفی نیا بازیگر سینما دست داد که موجب ممنوع التصویری وی شد
اولین بار در سال 1349 وقتی تنها 13 سال داشت در نمایش عروس با نقش عذرا به کارگردانی جمشید اسماعیل خانی در تالار ابوریحان شیراز بروی صحنه رفت