رئیسی در بورس نمره قبولی میگیرد؟ | بررسی کارنامه دولت در بازار سرمایه
عملکرد رئیسی در بورس تهران یکی از مناقشه برانگیزترین بخشهای کارنامه یکساله دولت سیزدهم در حوزه مدیریت اقتصادی کشور است.
عملکرد دولت رئیسی در بورس تهران یکی از مناقشه برانگیزترین بخشهای کارنامه یکساله دولت سیزدهم در حوزه مدیریت اقتصادی کشور است.
عملکرد رئیسی در بورس تهران یکی از مناقشه برانگیزترین بخشهای کارنامه یکساله دولت سیزدهم در حوزه مدیریت اقتصادی کشور است.
بازار سرمایه روزهای پرچالشی را در یک سال اخیر پشت سر گذاشت. به نحوی که بسیاری از اهالی بورس که در ابتدا امید زیادی به تحقق شعارهای رئیسی در حوزه اقتصاد داشتند، شدیدا نسبت به کارنامه وی در یکسال اخیر انتقاداتی جدی وارد کنند.
بسیاری از سهامداران عطای بورس را به لقایش بخشیدند. برخی دیگر پولها را پارک کردند و منتظر تعیین تکلیف برجام هستند و عدهای هم کماکان تحت تاثیر هیجانات اقدام به معامله در بورس میکنند. اما بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند تنها گروهی که بیشترین از بازار سرمایه بیشترین سود را عاید خود کرده، نوسانگیران هستند.
به باور اغلب متخصصان بورس، وضعیت بیم و امید اقتصاد در یک سالی که گذشت باعث شد تا بازار سرمایه نیز از این بلاتکلیفی بینصیب نماند. در چنین شرایطی پیش از هر چیز بدنه سهامداری اعتمادش را به بازار از دست میدهند و همچنین عدهای سودجو اقدام به سوءاستفاده از وضعیت ابهامآلود بورس میکنند. از همین رو شاید بتوان گفت عملکرد کلان دولت در یک سال اخیر شرایطی را در بورس رقم زد که بازی به سود سفته بازان و نوسانگیران تمام شد.
از طرفی هم این فضای پرابهام در کنار بازدهی ناچیز بازار باعث سلب اعتماد اکثریت سهامداران نسبت به بورس شد. اعتمادی که از دید اغلب متخصصان بزرگترین سرمایه بازارهایی نظیر بورس بوده و از دست رفتنش آسیب بزرگی به بازار میزند.
۳ فاز مختلف در یکسال اخیر
بورس تهران با روی کار آمدن دولت سیزدهم تا به امروز چندین مرتبه تغییر فاز داده است. مرحله اول مربوط به مرداد ۱۴۰۰ بود که ابراهیم رئیسی کارش را به عنوان رئیسجمهوری در دفتر پاستوز آغاز کرد. در این دوره شاخص بورس و فرابورس روندی صعودی را پشت سر میگذاشت.
اما دیری نپایید که این روند وارد فاز دیگری شد و همزمان با معرفی کابینه به مجلس در روزهای انتهایی مرداد ماه سال قبل شاخص وارد فاز نزولی شد. این فاز تا زمستان ۱۴۰۰ ادامه داشت و شاید بتوان گفت بورس در واپسین روزهای سال ۱۴۰۰ موفق به خلاص شدن از دست روند نزولی شد.
فاز دوم که از اسفند ۱۴۰۰ آغاز شده بود تا اواخر اردیبهشت سال جاری ادامه داشت. در این مدت بورس تهران بار دیگر شاخص کل یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی را نیز به خود دید. اما بازار نتوانست این محدوده استراتژیک و حیاتی را حفظ کند و بار دیگر وارد فاز نزولی شد.
سومین فاز نیز از خرداد ماه گذشته آغاز شد و تا به امروز ادامه داشته است. حالا اغلب تحلیلگران پیشبینی میکنند شرایط کنونی بورس تا زمانی که تکلیف برجام مشخص نشده، ادامه خواهد داشت.
عملکرد رئیسی در بورس
بازار سرمایه در یک سالی که از ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی گذشت با رشد نه چندان مناسبی شاخص کل مواجه شد. مقایسه رشد حدود ۶ درصدی شاخص کل در مقایسه با تورم سرسامآور یکسال اخیر حاکی از نامساعد بودن وضعیت سرمایهگذاری در بورس است.
عملکرد نامطلوب بازار در یکسال اخیر باعث شد تا سرمایهگذارانی که با هزار امید و آرزو به رئیسی و وعدههایش دل بسته بودند، اعتماد خود را به بورس تهران از دست بدهند. نشانههای زیادی از سلب اعتماد مردم از بورس وجود دارد که خروج سیلآسای پول حقیقی از بازار، مهمترین آنهاست.
اما نکته نگران کنندهتر، وجود شواهدی از تداوم و حتی تشدید سیاستهای اعتمادزدا در بازار است. شواهدی که باعث توقف ورود پول به بورس شده و این نکته میتواند به عنوان سمی مهلک گریبان بازار سرمایه را بفشارد.
همه اینها در شرایطی است که ۱۰ مورد از شعارهای انتخاباتی رئیسی مستقیم و غیرمستقیم پیرامون بهبود اوضاع بورس سر داده شده بود. اما فعالان بورس اعتقاد دارند تقریبا هیچ یک از آن ۱۰ شعار در بازار عملیاتی نشده است. حتی در برخی موارد مانند بحث قیمتگذاری دستوری، مشاهداتی از اقدامات دولت بر عکس آنچه وعده داده بود دیده میشود.
کی بود، کی بود، من نبودم!
این وضعیت در یکسال اخیر باعث شد تا بسیاری اعتماد خود را برای سرمایهگذاری در بورس از دست بدهند. عده زیادی هم با وجود زیانهای بسیار سنگین ترجیح دادند بازار را برای همیشه و شاید موقتا ترک کنند.
مجموع این اتفاقات به نحوی نبوده که بتوان کارنامه دولت رئیسی در حوزه بورس را راضی کننده ارزیابی کرد. حتی شاید بتوان گفت که این عملکرد به مراتب ضعیفتر از آنچه که رئیسی وعدهاش را میداد بوده است.
وعدههایی که امروز به “کی بود، کی بود، من نبودم در بورس تبدیل شده است. دولت سیزدهم نیز سعی دارد سهامداران را مجاب کند که مسبب شرایط کنونی بورس حسن روحانی و دولت دوازدهم است. اما آیا سهامدارانی که تا گردن زیر بار زیان هستند چنین توجیهی را از آقای رئیس جمهوری خواهند پذیرفت؟ و از همه مهمترین عملکرد رئیسی در بورس از دید مردم قابل قبول است؟