حمله نظامی به ایران یا پذیرش ایرانِ هسته ای؟
آدام لامون سردبیر اجرایی نشریه نشنالاینترست و عضو بخش مطالعات خاورمیانه در مرکز منافع ملی در مقالهای برای نشریه اسپکتیتور با عنوان «آموختن زندگی با ایران هستهای» استدلال کرده است که «بایدن قصد حمله به ایران را ندارد و بنابراین واشنگتن خود را وفق خواهد داد».
اگر بایدن مایل به پرداخت هزینه سیاسی حذف سپاه از فهرست نبود، آیا واقعاً انتظار می رود که او ریسکهای حمله به برنامه هستهای ایران را به دوش بکشد؟
بایدن به دنبال حمله نظامی به ایران یا پذیرش ایرانِ هسته ای؟
به گزارش اقتصادنیوز، آدام لامون سردبیر اجرایی نشریه نشنالاینترست و عضو بخش مطالعات خاورمیانه در مرکز منافع ملی در مقالهای برای نشریه اسپکتیتور با عنوان «آموختن زندگی با ایران هستهای» استدلال کرده است که «بایدن قصد حمله به ایران را ندارد و بنابراین واشنگتن خود را وفق خواهد داد».
سیاست تکراری٬ تکرار شکست
وی نوشت: تنها چهار سال پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، توافق بین المللی که برنامه هسته ای ایران را محدود کرده بود، ایران بیش از هر زمان دیگری به آستانه هسته ای نزدیک شده است. هم فشارهای دولت ترامپ و هم کمپین های دیپلماتیک دولت بایدن در تسلیم شدن ایران شکست خورده اند، با این حال ایالات متحده هنوز رویه خود را تغییر نداده است. در عوض، تنها ترس از یک درگیری فاجعه بار در خاورمیانه را افزایش داده است.
مطمئناً، در حالی که استراتژی فشار حداکثری تیم ترامپ در تضعیف اقتصاد ایران موفقیت بزرگی داشت، در دستیابی به هر یک از اهداف اعلام شده آن بسیار کمتر مؤثر بود. و اگرچه بایدن، به نوبه خود، در مورد نحوه پیوستن «سریع» به برجام پس از ریاستجمهوری، حرفهای درستی زده است، اما بارها و بارها وقتی فرصتی برای انجام این کار فراهم شد، از این کار خودداری کرده است.
در عوض، علیرغم انتقاد کردن استراتژی ترامپ برای ایران به عنوان یک «فاجعه خودساخته»، بایدن عمدتاً سیاستهای سلف خود را حفظ کرده و در عین حال وعده داده است که ایران را از پیشروی هستهای باز میدارد، حتی زمانی که ایران به تدریج نزدیکتر میشود. زمان یک ساله گریز هستهای تحت برجام در فوریه 2022 به شش ماه کاهش یافته بود. و اکنون "صفر" است.
اوجگیری فراخوانهای جنگطلبانه
فراخوان های جنگ به اوج خود رسیده است. در واقع، حتی کاخ سفید نیز آهنگ خود را تغییر داده است. در جریان سفر جولای بایدن به اسرائیل، او به یک شبکه تلویزیونی اسرائیلی گفت که آماده است از زور علیه ایران "به عنوان آخرین راه چاره" استفاده کند. روز بعد، او با لاپید، نخستوزیر تازه تاجگذاری شده اسرائیل، یک تعهد مشترک امضا کرد که «هرگز اجازه ندهد ایران به سلاح هستهای دست یابد».
بایدن و لاپید ممکن است در جزئیات متفاوت باشند - اولی بیشتر تمایلی به استفاده از نیروی نظامی علیه ایران ندارد در حالی که دومی میخواهد ایالات متحده تهران را از طرف اسرائیل سرنگون کند - اما هر دو در برابر اجازه دادن به ایرانیها برای "رفتن" خطی کشیدهاند. هسته ای."
این تمایل مدون به سمت استفاده از زور علیرغم گزارش ویلیام برنز، رئیس سیا، رخ داده است که آژانس او «هیچ مدرکی نمی بیند» که نشان دهد ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته ای گرفته است. در همین حال، مقامات امنیت ملی اسرائیل گفته اند که اسرائیل با برجام ناقص بهتر از بدون آن بود.
برجام همان پلن B بود
البته، درخواستها برای مجوز دادن به "طرح B" علیه ایران - سیاست گمراهکنندهای که پنهان میکند که چگونه یک عملیات نظامی میتواند دهها تا صدها هزار غیرنظامی ایرانی را بکشد، جرقهای برای یک جنگ بزرگ در خاورمیانه ایجاد کند و احتمالاً ایالات متحده را ملزم به بازگرداندن ارتش به منطقه کند - هرگز معتبر نبوده اند. در واقع، این برجام – نه یک عملیات نظامی – همان پلن B بود.
در سال 2008، پرزیدنت جورج دبلیو بوش طرح الف اسرائیل را رد کرد: پیشنهادی برای بمباران سایت های هسته ای ایران. در عوض، بوش مشکل را به پرزیدنت باراک اوباما، که دولتش دیپلماسی را به زور ترجیح داد، واگذار کرد.
دونالد ترامپ بعداً از حمله مستقیم به ایران امتناع کرد و تمایل خود را برای مذاکره نشان داد. حتی اسرائیل، هم در زمان نخست وزیری بنیامین نتانیاهو و هم در زمان جانشینان او، بر یک کمپین پر زرق و برق اما در نهایت ناممکن از ترورها و خرابکاری های مخفی تکیه کرده است - حتی اگر جنگنده های رادارگریز بینظیر F-35 آن بدون نیاز به سوخت گیری در هوا به ایران برسند.
بایدن به چشمپوشی از آستانه هستهای ایران ادامه میدهد
این ما را به بایدن بازمی گرداند. واضح است که رئیسجمهور نمیخواهد ایران به باشگاه هستهای بپیوندد و قصد دارد به متحدان خاورمیانهای آمریکا - که خود از بازگشت به برجام حمایت میکنند - اطمینان دهد که ایالات متحده از آنها حمایت میکند. با این حال، باید به خاطر داشت که برای ماهها، بزرگترین مانع برای احیای برجام، امتناع دولت بایدن از حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از فهرست [ادعایی] سازمانهای تروریستی خارجی وزارت امور خارجه، بود. آن هم به دلایل سیاسی نه امنیتی.
اگر بایدن مایل به پرداخت هزینه سیاسی حذف سپاه از فهرست نبود، آیا واقعاً انتظار می رود که او ریسکهای حمله به برنامه هستهای ایران را به دوش بکشد؟
بایدن با شعار پایان دادن به "جنگ های همیشگی" ایالات متحده، نه گسترش آنها، به قدرت رسید. عواقب اوکراین و ویروس کرونا، خروج او را دشوار کرده است، اما غرایز او ثابت مانده است.
با توجه به تایید اخیر بایدن از اتحاد دفاع هوایی بین اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس و تکیه بر توافقنامه آبراهام با میانجیگری ترامپ، آشکار است که کاخ سفید میخواهد بیشتر بار امنیت منطقه را بر دوش کشورهای منطقه بگذارد. این کار درست است. بنابراین، با توجه به این فرصت، احتمالا بایدن به جای اینکه میراث خود و رفاه کشورش را به خطر بیندازد، به چشم پوشی از نوک انگشتان پای ایران در آستانه هستهای - یا حتی عبور از روی آن - ادامه می دهد.
واشنگتن با ایران هستهای کنار میآید
متقاعد نشدهاید؟ تاریخ بهتر میداند. در سال 2002، دولت بوش قرارداد کنترل تسلیحات دیگری را لغو کرد و کره شمالی را تهدید کرد که در صورت ساخت بمب هستهای «همه گزینهها روی میز است» (هم دولت اوباما و هم دولت ترامپ بعداً همین را گفتند). دو دهه بعد، کره شمالی دهها سلاح دارد و به طور معمول سلاح های جدید خود را بدون تحریک بیش از یک انگشت تکان دادن از سوی واشنگتن به رخ می کشد.
آیا بایدن این سنت را کنار میگذارد؟ بعید است. با وجود جسارت لفاظی، واشنگتن یاد گرفته است با پیونگ یانگ هستهای زندگی کند. می تواند تهران هستهای را نیز تحمل کند