کد خبر : 18023 / /
/

خداروشکر برای زندگی . شد ۴۱. از محبت دوست عزیزم خانم نظریان تشکر می کنم.

المیرا شریفی مقدم همسر داوود عابدی خبرنگار و مجری ورزشی شبکه خبر است. المیرا شریفی مقدم همسر داوود عابدی گوینده ورزشی است. المیرا شریفی مقدم دو فرزند پسر دارد. المیرا شریفی مقدم از مجریان شجاع صداوسیما بودندکه درگذشته هم در مورد مشکلات اقتصادی واجتماعی مردم واکنش‌های محکمی داشتند. المیرا شریفی مقدم عکس تولد خود را در اینستاگرام منتشر کرد. المیرا شریفی مقدم مجری محبوب مردمی با انتشار تصویر خود در پیج اینستاگرامش نوشت:

خداروشکر برای زندگی . شد ۴۱. از محبت دوست عزیزم خانم نظریان تشکر می کنم.

المیرا شریفی مقدم

در بیوگرافی المیرا شریفی مقدم آمده است که وی متولد سال ۶۰ است و در تبریز به دنیا آمده است. خانم شریفی دانشجوی رشته میکروبیولوژی است و گوینده خبر در شبکه خبر نیز می باشد. او سال ۸۲ با گزارشگر مطرح اخبار ورزشی داود عابدی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند با نام های امیر ابوالفضل و امیرارسلان عابدی می باشد. خانم شریفی سال ۷۹ از طریق آزمون های شبکه خبر وارد این شبکه شده است.

داستان ازدواج المیرا شریفی مقدم و داود عابدی

داود عابدی درباره ازدواجش می گوید:

المیرابه خاطر من همه تلاشش را کرد که وارد شبکه خبر شود.

خانم شریفی مقدم هم در بین صحبت های همسرش گفت:

«بله من از بچگی آقای عابدی را در تلویزیون می دیدم واز هواداران ایشان بودم.»

عابدی ادامه داد:

«من با عموی همسرم از قبل دوست بودم. یک بار ایشان به من گفت که من برادرزاده ام هم به شبکه خبر آمده و هوایش را داشته باش. من هم فکر کردم برادرزاده اش یک آقاست و الکی گفتم باشه هوایش را دارم. اما یکبار که وارد تحریریه شدم و خانم شریفی مقدم خودش را معرفی کرد تازه فهمیدم دوستم ایشان را می گفت و از همان جا بود که فکر ازدواج با خانم شریفی به ذهنم افتاد و مراقبت های ویژه آغاز شد. در نهایت هم سال ۸۲ باهم ازدواج کردیم.

المیرا شریفی مقدم

بدترین اتفاق زندگی المیرا شریفی مقدم

ماجرای کشته شدن پدر المیرا شریفی مقدم بدترین و دردناک ترین اتفاق زندگی اش می باشد که بیش از ۲۵ سال از این اتفاق می گذرد.

چند سال پیش این مجری شبکه خبر سیما ماجرای به قتل رسیدن پدرش را برای نخستین بار بیان کرد و در سالگرد این حادثه، با منتشر کردن تصویری از خود در آغوش پدرش جزئیات کشته شدن پدرش و خاطره دردناک آن شب را برای بار دیگر نوشت:

 «ساعت پنج و بیست و پنج دقیقه عصر نوزدهم دی هفتاد و دو، من و برادرم منتظریم که پدرو مادرمون برگردند خونه، صدای کمک می‌یاد! دوباره کمک! با سومین کلمه کمک، صدای بابام رو شناختم. جلوی ورودی خونه حمله می‌کنند برای سرقت کیفش و وقتی مقاومت می‌کنه، به قتل می‌رسه. بیست و پنج سال گذشته و دو نفر قاتل هنوز پیدا نشده‌اند. هرچقدر بزرگتر می‌شم، اون شب وحشتناک پررنگتر درنظرم دیده می‌شه.»

بعض شریفی مقدم برای حادثه منا و دختربچه ۳ ساله

المیرا شریفی مقدم در طول اجرای خبر، بارها مجبور به خواندن خبرهای تلخ و دردناک بوده است و برخی از این خبرها به شدت وی را تحت تاثیر قرار داده است. حادثه منا و اعلام نهایی آمار کشته شدگان در حادثه منا از جمله خبرهای بود که باعث منقلب شدن خانم مقدم شد به حدی که نتوانست ادامه خبر و اجرایش را داشته باشد.

خانم المیرا شریفی مقدم یک بار دیگر نیز در زمان خواندن خبری در رابطه با دختربچه ای که به علت داشتن تومور بدخیم مغزی صورتش کج شده بود نتوانست جلوی بغضش را بگیرد و به شدت متاثر شد. البته به گفته خیلی ها این بغض برکت داشت و با انتشار این بخش از اجرای شریفی مقدم بازخوردهای زیادی را به همراه داشت و باعث شد بسیاری از مشکلات دختربچه اهل دزفول درمان شود. طی تماسی ستاد اجرای فرمان امام (ره) تمامی هزینه های درمان وی را تقبل کرد و تومور ولی توسط بیمارستانی در اصفهان تخلیه شد. پزشکان جراح پلاستیک زیادی برای انجام عمل جراحی رایگان اعلام آمادگی کردند و عمل جمجمه انجام گرفت و مشکل صورت دختربچه برطرف شد.

المیرا شریفی مقدم

اولین خبری هم که در این شبکه خواندم، فروردین سال ۱۳۸۰ بود که اخبار جوان بود. دو ماه بعد بلافاصله به من اخبار پزشکی – تخصصی شبکه خبر را پیشنهاد دادند و کم‌کم همین روند ادامه داشت تا اینکه در حال حاضر گوینده مرکزی شبکه خبر هستم. به عبارتی تمامی ارتباطات، گفتگوهای خبری و اخبار فوری دو گوینده ثابت دارد که در هر شیفت هفت ساعت باید حضور داشته باشند تا این اخبار را پوشش دهند.» پس با این حال باید بر همه‌چیز واقف باشید. می‌گوید: «متاسفانه یا خوشبختانه به همین شکل است. باید به تمامی اتفاقات و رویدادهای جهان به ویژه سیاسی آگاهی داشته باشید

«المیرا شریفی مقدم» در تهران بزرگ شده و سال ۷۹ وارد شبکه خبر شده است. «داود عابدی» گزارشگر محبوب این شبکه که بیشتر مخاطبان گزارش هایش را در برنامه «دوربین خبرساز» به یاد دارند متولد محله مجیدیه تهران است. عابدی از سال ۷۵ کارش را در «مجله بامدادی» رادیو شروع کرده و بعد از آن در سال ۷۸ درست از زمان تاسیس شبکه خبر وارد این شبکه شده است. وقتی از نحوه آشنایی شان و شکل گیری ازدواجشان می پرسم هردو سر شوخی را باز می کنند. عابدی با خنده می گوید: «خانم شریفی مقدم من را از تلویزیون می دید و اصلا به خاطر من همه تلاشش را کرد که وارد شبکه خبر شود.

شریفی مقدم هم ادامه می دهد: «بله من از بچگی آقای عابدی را در تلویزیون می دیدم واز هواداران ایشان بودم.» حالا عابدی قصه اصلی را با چاشنی طنز برایمان تعریف می کند: «من با عموی همسرم از قبل دوست بودم. یک بار ایشان به من گفت که من برادرزاده‌ام هم به شبکه خبر آمده و هوایش را داشته باش. من هم فکر کردم برادرزاده اش یک آقاست و الکی گفتم باشه هوایش را دارم. اما یکبار که وارد تحریریه شدم و خانم شریفی مقدم خودش را معرفی کرد تازه فهمیدم دوستم ایشان را می گفت و از همان جا بود که فکر ازدواج با خانم شریفی به ذهنم افتاد و مراقبت های ویژه آغاز شد. در نهایت هم سال ۸۲ باهم ازدواج کردیم.»

کار خبر آدم را معتاد می کند

یک روز خلوت خانواده این زوج خبری به این شرح است. آقای عابدی ساعت ۸ صبح از خانه به قصد محل کار بیرون می رود. بعداز آن خانم شریفی مقدم ساعت ۱۰ صبح بچه ها را که شامل «امیرابوالفضل» و «امیرارسلان» هستند به مهدکودک می رسانند و بعد به محل کار می روند. بعد از خواندن خبر ۱۳ شبکه خبر خانم شریفی مقدم با بچه ها دوباره به خانه بر می گردند. آن وقت ساعت ۶ بعد از ظهر آقای عابدی به سمت خانه می آید و بعد از جابه جا کردن کلید در راهروی ساختمان خانم شریفی مقدم دوباره به محل کار می رود. بعد از خواندن خبر ۲۰ و انجام کارهای روتین ساعت ۱۱ شب دوباره به خانه برمی گردد. دراین مدت هم آقای عابدی به قول خودش به شغل شریف خانه داری مشغول است.

وقتی از سختی های این نوع زندگی و داشتن دو فرزند می پرسم، شریفی مقدم جواب می دهد: «جالب است بدانید فرزند اول من «امیرابوالفضل» ۲۴ فروردین ۸۹ به دنیا آمد. فرزند دومم «امیرارسلان» نیز ۱۴ اسفند همان سال به دنیا آمد. واقعا سخت بود. من یک سال و نیم از کار دور بودم. اما الان همیشه کنارهم هستند و ما خیالمان راحت است. اما به هیچ وجه امکان نداشت کس دیگری شغل من را قبول کند. فقط یک همکار که خودش به سختی های کار آشناست این شغل را قبول کرد. خب ما هردو از جوانی در شبکه خبر بودیم کار خبر خیلی سخت و پرفشار است اما آدم را به خودش معتاد می کند. ما تمام این سختی ها را به خاطر بچه هایمان تحمل می کنیم و حاصلش هرچیزی باشد برای بچه هاست.

ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.