آزار شیطانی وحشتناک میلاد در مهمانی مختلط| | دختر 16 ساله قربانی خاموش
وزانه اخبار بسیاری درباره آزار و اذیت جنسی دختران و زنان شنیده می شود و متجاوزان از عواقب و سرنوشت کار خود به اطلاع هستند و دست به این عمل وحشیانه می زنند؛ نمونه آن داستان دختری 16 ساله بنام مهشید است که در برنا می خوانیم:
تجاوز یکی از آسیب زننده ترین اتفاقاتی است که می تواند برای نوجوانان و نوجوانان اتفاق بیفتد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا از تهران؛ روزانه اخبار بسیاری درباره آزار و اذیت جنسی دختران و زنان شنیده می شود و متجاوزان از عواقب و سرنوشت کار خود به اطلاع هستند و دست به این عمل وحشیانه می زنند؛ نمونه آن داستان دختری 16 ساله بنام مهشید است که در برنا می خوانیم:
زنگ گوشی ام به صدا درآمد؛ مهشید در نزدیک منزلمان با نامزدش و میلاد منتظر من بودند تا باهم به پارتی برویم. اولین تجربه حضور من در مهمانی مختلط بود.از لحظه نشستن داخل خودرو حس بدی داشتم و نگاه های میلاد به شدت آزارم می داد.
صدای موزیک کرکننده و رقص نور به شدت چشمانم را اذیت می کرد. از یک طرف با تعریف های جذاب مهشید مشتاق بودم این مهمانی را تجربه کنم، از طرفی دیگر حضور در محیطی اینچنینی با آدم های غریبه برایم به شدت استرس آور بود.
دستان مهشید را محکم گرفته بودم و با قوت قلبی که می داد توان راه رفتن پیدا کردم.
میلاد را قبلا در یک کافه دیده بودم و حتی به من ابراز علاقه هم کرده بود، اما هیچ شناختی از او نداشتم و با اصرار و دعوت او در این پارتی شرکت کردم. هر چه زمان بیشتری سپری میشد، تحمل محیط برایم سخت تر بود. در مغزم مدام یک جمله نقش می بست «نه اینجا جای من نیست!!! » از میان جمعیت به سختی خودم را به اتاقی رساندم تا هرچه زودتر از این جهنم فرار کنم. با صدای بسته شدن در سراسیمه پشت سرم را نگاه کردم، با دیدن میلاد که چشمانش غرق خون بود و به من نزدیک میشد، در جا خشکم زد.
میلاد حالت طبیعی نداشت و مدام با نجواهای عاشقانه اش از من می خواست از او دور نشوم، چشمهایم را بستم و با تمام توان مهشید را فریاد زدم. مهشید فرشته نجات من شده بود، اما افسوس که برای رفتن به خانه تنها گزینه، همراهی با میلاد بود.
داخل ماشین کاملا به مهشید چسبیده بودم، هوا تاریک و سکوت محض بود.در میانه راه میلاد، مهشید را از ماشین پیاده کرد و با تهدید چاقو و گاز اشک آور مانع پیاده شدن من از خودرو شد. صدای هق هق گریه ام و التماس هایم فضای ماشین را پر کرده بود.
به خانه ی وحشت رسیدیم و تمام طول حیاط "میلاد" مرا روی زمین می کشید. مدام به او التماس می کردم، به خاطر تقلاهایم تمام بدنم زخم شده بود. او اصلا به حرفهایم اهمیتی نمی داد. بله! من قربانی وسوسه های شیطانی میلاد شده بودم و در آن لحظه مرگبار برای همیشه تمام شدم. دیگر هیچگاه آن دختر سابق نمی شوم. آری آرزوهایم تک به تک جلوی چشمانم برای همیشه پوچ شدند.
من ماندم و آن همه غصه، آن همه درد و رنج و آن همه سوال های بی جوابی که مادرم از من می کرد، جز سکوت حرفی برای گفتن نداشتم. انتخاب سخت است، روبرو شدن با این غم بزرگ و یا عبور از آن!!!!!!.
گفتگو با کارشناس: (زینب شهبازی کارشناس مشاوره و مددکاری کلانتری 15 یوسف آباد قوام)
درباره این ماجرا نظر یکی از کارشناسان مشاوره و مددکاری را جویا شدیم. " زینب شهبازی" گفت: تجاوز یکی از آسیب زننده ترین اتفاقاتی است که می تواند برای نوجوانان و نوجوانان اتفاق بیفتد. معمولا قربانیان تجاوز یا سوء استفاده جنسی ترجیح می دهند در این مورد سکوت کنند که همین عامل سبب بروز اختلال های هیجانی یا روانی می شود. در این کیس،دختر شانزده ساله قربانی سادگی و اعتماد نابجا به دیگران شده است و خروجی آن آسیب دیدگی جسمی و روحی می باشد که این در رابطه، شخص مورد نظر نیاز به یکسری جلسات تخصصی روان درمانی و چه بسا دارو درمانی نیز می باشد.
توصیه هایی به والدین جهت مدیریت بحران های اینچنینی:
عدم داشتن محیطی امن در منزل، نبود روابط دوستانه با والدین، سهل گیری های والدین نسبت به روابط فرزندان با دوستان خود، و چه بسا گاهی اوقات سبک های سخت گیرانه والدین که منجر به یکسری رفتارهای لجبازانه و پنهانکارانه در نوجوان می شود، نقص در سبک های اقتدار گونه والدین در برخورد با فرزندان خود، ندادن آگاهی های لازم به فرزند جهت مرزبندی درست در روابط خود.
به وجود آوردن محیطی امن به دور از سرزنش و نصیحت برای نوجوان، چه بسا در بسیاری از مواقع نوجوانی که دچار این آسیب شده دچار اختلالات مختلفی از جمله اختلالات اضطرابی و افسردگی می شود و همین اختلالات می تواند زمینه ساز خودکشی، اعتیاد، و همینطور متاسفانه روی آوردن به یکسری رفتارهای روسپیگرایانه باشد.
دنبال چرایی نباشیم، چرا که علت یابی در این مواقع کمکی به فرزند ما نمی کند. اتفاق رخ داده را با وجود تلخ بودن آن بپذیریم، تا بتوانیم پیگیر این موضوع باشیم که چگونه برخورد بکنیم تا پیشگیری از آسیب های بیشتر برای فرزندمان باشد.
نویسنده : سکینه عربی - فرماندهی انتظامی غرب استان تهران