کد خبر : 14074 / /
/

مادر زینب به امید خوشبخت شدن با مهدی ازدواج‌ کرد اما رویای او سرابی بیش نبود.

دو سال از ناپدید شدن اسرارآمیز دختر ۱۰‌ساله‌ای به‌نام زینب می‌گذرد و سرنوشت او همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. دیروز پدر او به اتهام قتل و همسر چهارمش به اتهام معاونت در قتل زینب در دادگاه حاضر شده و از خود دفاع کردند. در این جلسه، پدربزرگ زینب، اشد مجازات را برای مادر زینب، پسرش و همسر چهارم او درخواست کرد.

مادر زینب به امید خوشبخت شدن با مهدی ازدواج‌ کرد اما رویای او سرابی بیش نبود. ۱۱‌سال قبل با شوهرش در حالی‌که پیش از او دو بار ازدواج‌ کرده و جدا شده بود، ازدواج کرد و پس از مدتی صاحب دختری به نام زینب شدند. دخترک تازه راه رفتن یاد گرفته بود که مادر و پدرش از هم جدا شدند و مادر سرپرستی دخترکش را به‌عهده ‌گرفت تا مدت‌ها خبری از پدر زینب نبود تا این‌که مادر، سه سال قبل با شوهر سابقش تماس‌ گرفت تا از او برای جراحی دندان‌های زینب رضایتنامه بگیرد. با این تماس، مهدی‌ که دوباره ازدواج‌ کرده و یک پسر داشت، تصمیم گرفت دخترش را از همسر سابقش بگیرد اما مادر حاضر به این کار نشد تا این‌که یک روز مهدی به مدرسه دخترش رفت و او را با خود به خانه‌اش برد.

آخرین تصویر زینب

این آخرین باری بود که مادر، زینب کوچکش را می‌دید و هربار می‌خواست او را ببیند، مهدی مانع می‌شد. همین مساله باعث شد تا مادر به شوهر سابقش شک ‌کند. با شکایت او، مهدی دستگیر شد و در بازجویی‌ها ادعا کرد زینب را به مادرش داده و خبری از او ندارد اما دل مادر راضی نمی‌شد. مهدی در ادامه تحقیقات‌ گفت: همسر چهارمم نمی‌دانست دختر ۱۰‌ساله‌ای دارم و وقتی فهمید گفت او را بفروش. من هم او را در میدان شوش به مرد معتادی فروختم.

مهدی در نوبت بعدی بازجویی‌اش از اعترافات قبلی‌ خود عقب‌نشینی‌کرد. او مدعی شد به‌دلیل فشارهای همسر چهارمش از دستفروشی در ناصرخسرو قرص خرید و سپس زینب را با موتور به پاکدشت برد و قرص‌ها را همراه با آبمیوه به او خوراند. حوالی خاورشهر زینب بیهوش شده‌بود و برای همین مهدی او را در ۱۰‌متری جاده‌ رها کرد و به خانه برگشت.

ماموران به نشانی‌ای ‌که مهدی داده بود رفتند اما هیچ رد و نشانی از زینب پیدا نکردند. از بهزیستی هم استعلام گرفتند اما مشخص شد دختری با مشخصات زینب در بهزیستی نیست. مهدی در بازجویی بعدی، این بار به‌طور مستقیم همسر چهارمش را به‌عنوان مقصر معرفی و ادعا کرد به‌دلیل فشارهای او قرص روانگردان به زینب خوراند تا از شرش رها شود. یک‌بار دیگر هم ادعا کرد همسر چهارمش زینب را به خانواده‌ای که بچه نداشتند، داده است. با ادعاهای جدید مهدی، مادر زینب از شوهر سابقش به اتهام آدم‌ربایی و قتل و از همسر مهدی به اتهام معاونت در این جرایم شکایت‌ کرد.

مهدی به خوراندن قرص‌ های روانگردان به دخترش اعتراف‌ کرد اما همسر چهارمش هیچ‌کدام از اتهام‌ها را قبول نکرد. همسر چهارم مهدی مدعی بود: «وقتی فهمیدم مهدی یک دختر دیگر هم دارد با او شرط گذاشتم که دخترش را به خانه نیاورد چون نمی‌توانستم همزمان از او و پسرمان مراقبت‌ کنم اما او به قولش عمل نکرد. من هیچ حرفی از سر‌به‌نیست کردن دخترش یا سپردن او به خانواده‌ای دیگر نزده‌ام و مهدی دروغ می‌گوید.»

اشد مجازات برای هر ۳ نفر

با گذشت بیش از دو سال از این ماجرا برای مهدی به اتهام قتل فرزندش و برای همسر چهارم او به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده‌شان برای رسیدگی به شعبه ۱۱‌ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه پدر مهدی‌که ولی‌دم بود، گفت: در همان ابتدای تشکیل پرونده، من اعلام گذشت کردم اما حالا از پسرم، عروس سابقم و زن چهارم مهدی شاکی هستم و برای هر سه، خواهان اشد مجازات هستم. مادر زینب نفر بعدی بود که به قضات گفت از همسرسابق و زن او شاکی است و رضایت نمی‌دهد.

مهدی هم در برابر قضات گفت: من اشتباه بزرگی ‌کردم و پشیمانم. نمی‌خواستم دخترم را بکشم. من از طرف مادر زینب و همسر چهارمم تحت فشار روانی قرار داشتم. همسر چهارمم شرط گذاشته بود زینب را به خانه او نبرم. من فقط می‌خواستم از این شرایط رهایی یابم.

مهدی دوباره همان ماجرای تحت فشار بودن از سوی همسر چهارمش، خرید قرص از ناصرخسرو، خوراندن آن به زینب و رهاکردن دخترش را مطرح کرد. زن چهارم مهدی هم در دفاع از خودش گفت: قبول دارم که از مهدی خواسته بودم دخترش را نزد من نیاورد اما حرفی از سربه‌نیست کردن او نزدم. من در طبس زندگی می‌کنم و مادر زینب را حتی یک‌بار هم ندیده‌ام.

پس از دفاعیات متهمان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.