لو رفتن نگاه های عاشقانه الناز شاکردوست به آقای بازیگر+عکس
الناز شاکردوست این عکس را منتشر کرد.
الناز شاکردوست اخیرا در فیلم « کابل پلاک 10» نقش آفرینی کرده است. الناز شاکردوست در این فیلم با گریم متفاوت ظاهر شده است. الناز شاکردوست از جمله بازیگرانی است که چهره متفاوتی دارد. الناز شاکردوست با فیلم نوید محمودی در راه جشنواره فجر است. الناز شاکردوست طرفداران زیادی دارد.
فیلمبرداری فیلم سینمایی«کابل پلاک ۱۰ » به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی نوید محمودی که در سکوت خبری آغاز شده بود اواخر مهر ماه به پایان رسیده است.
فیلم «کابل پلاک ۱۰» هم اکنون در مرحله فنی و پس تولید قرار دارد و سازندگان آن فرم شرکت در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر را تکمیل کرده اند و تلاش دارند تا این فیلم را برای نمایش در جشنواره آماده کنند.
« کابل پلاک ۱۰» مضمونی متفاوت نسبت به سایر فیلم های نوید محمودی دارد و در خلاصه فیلم آمده است: ثریا : لیلی جان چی رو نگاه میکنی؟ آدم که مردن خودشو تماشا نمیکنه
الناز شاکردوست یکی از سوپراستارهای معروف زن ایرانی است که در بیش از 40 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است. در این قسمت اطلاعاتی از زندگی شخصی و همسرش، عکس های جدید او و بیوگرافی کامل او را گردآوری کرده ایم.
بیوگرافی الناز شاکردوست
الناز شاکردوست بازیگر ایرانی متولد 7 تیر سال 1363 در منطقه پاسداران تهران است. او به جز بازیگری، طراح صحنه و لباس سینما، تئاتر و تلویزیون هم می باشد. او در رشته تئاتر و در دانشکده هنر و معماری تهران تحصیل کرده است.
الناز شاکردوست و خانواده اش
او یک خواهر کوچکتر از خودش به نام الیکا دارد و یک برادر بزرگتر به نام علی دارد. برادرش علی بسیار به او شبیه است و با دیدن عکس این دو در کنار هم شاید تصور کنید که دوقلو هستند. پدر او تاجر ابزار صنعتی است و مادرش هم خانه دارد است. او بسیار عاشق مادرش است.
الناز شاکردوست و شروع بازیگری
الناز شاکردوست با تئاتر بازیگری را شروع کرد.
نخستین فیلمی که الناز شاکردوست در آن ایفای نقش کرد در سن نوزده سالگی و در فیلم گل یخ در سال 1383 به کارگردانی کیومرث پوراحمد بود و در کمتر از یک سال در 4 فیلم سینمایی دیگر ایفای نقش کرد.
هنرمندان مورد علاقه الناز شاکردوست
او از بین خوانندگان ایرانی به صدای رضا صادقی بسیار علاقه دارد. از میان بازیگران زن هم به گوهر خیراندیش و گلشیفته فراهانی علاقه دارد و از بین بازیگران مرد هم به بازی منوچهر نوذری و شهرام حقیقت دوست علاقه دارد که در فیلم چند میگیری گریه کنی با شهرام حقیقت دوست همبازی شد.
دوستی با گوهر خیراندیش
جالب است بدانید که او با گوهر خیراندیش رفاقت دارد و مدام با هم خوشگذرانی می کنند و به رستوران می روند و با اینکه سی سال اختلاف سنی دارند ولی بسیار با هم رفیق هستند.
ازدواح و همسرش
الناز شاکردوست یکی از سوپراستارهای ایرانی است که هنوز ازدواج نکرده است و مجرد است. او تمام وقتش را صرف تحصیل و بازیگری کرده است.
اهل فوتبال
او اهل فوتبال است و بیشتر بازی های اروپایی را می بیند. الناز یکی از طرفداران سرسخت پرسپولیس است و حتی با استقلالی ها کل کل می کند.
ویژگی ظاهری الناز شاکردوست
از ویژگی های ظاهری الناز شاکردوست میتوان به چهره دلنشین و چشمان رنگیاش اشاره کرد. قد او ۱۶۱ سانتی متر است.
مهاجرت الناز شاکردوست به لندن
الناز شاکردوست برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناشی ارشد به لندن مهاجرت کرد. او دلیل انتخاب دانشگاهی خارج از ایران (لندن) برای تحصیل را محک زدن خودش فارغ از عنوان بازیگر و تنها به عنوان یک انسان عنوان میکند.
الناز شاکردوست میگوید: نمیروم که خارج بمانم. میتوانم این ادعا را داشته باشم که یک دختر کاملا ایرانی و وطنپرست هستم و تمام زندگیام را برای خاک مملکتم میدهم.
الناز شاکردوست، از معدود بازیگران سینمای ایران که برای حرفهاش خطر میکند
الناز شاکردوست از معدود بازیگران سینمای ایران است که خطر میکند، از نقشهای دو دقیقهای نمیترسد، چهره زیبایش را در فیلم «چراغ قرمز » زشت میکند تا به تجربه جدیدی برسد، در فیلم «چه کسی امیر را کشت» به جای یک دختر نجیب، نقش یک دختر امروزی و سطحی را بازی میکند و از قضاوت مخاطب نمیترسد. وی در فیلم رئال انیمیشن به نام مبارک نیز بازی کرده است
یکی از اتفاقات مهم زندگی الناز شاکردوست می توان به سفر زیارت خانه خدا اشاره کرد که مادرش به جای وی در سال 1390 به این سفر معنوی رفت. در این سفر زیارتی که هنرمندان مشهور کشورمان همچون مهراوه شریفی نیا، الهام حمیدی، سام درخشانی، قاسم جعفری، محمدرضا ورزی، یاسر جعفری، مهدی عربی، حسن سدخسروی و… حضور داشتند.
در تصویر زیر مادر الناز شاکردوست در کنار بازیگران مشهور در سفر به مکه مکرمه را مشاهده می کنید.
نزدیکی به مرگ و آسیب شدید نخاع
الناز شاکردوست تا به حال چند باری دچار حادثه شده است. او یک بار در سال 1395 در فیلم تابو نزدیک بود توسط گرداب به درون دریا کشیده شود و غرق شود که توسط افراد محلی نجات پیدا کرد.
بار دیگر هم در زمستان سال 1396 در هنگام ضبط فیلم دو طبقه روی پیلوت به دلیل شوخی یکی از عوامل و کشیدن تخت از ارتفاع افتاد و نخاع او به شدت آسیب دید و باعث شد که چند ماه بستری شود و برای درمان به خارج از کشور برود.
مصاحبه الناز شاکردوست
الناز شاکردوست از بی اهمیت بودن پول و شهرت در کارش میگوید
من خیلی وقت است دیگر به خاطر دیده شدن، پول و. . . کار نمیکنم. اگر نگاه کنید طی چند سال اخیر کارهای زیادی نداشتهام؛ در حالی که مثلا همین سال گذشته دست کم میتوانستم شش، هفت فیلم بازی کنم. بعد از «قلبیخی» که اولین سریال رسانهای بود، مجموعههای بسیاری به من پیشنهاد کار دادند و حتی پولهای خوبی هم میدادند اما من نرفتم.
شاید هر بازیگری جای من بود قبول میکرد اما وقتی به این شکل جلوی دوربین نمیروم و پول ملاک انتخابهایم نیست اما بازهم چنین جملاتی را میشنوم که هر نقشی را برای پول بازی کردهام و بسیار دلم میگیرد و حتی دچار یأس میشوم. سعی کردهام با «نه گفتن» به خیلی پولها و کارها آن هم در سن و سالی که دارم ثابت کنم اینطور نیست که من فقط میخواهم دستمزدی بگیرم و فیلمی بازی کنم.
خدا را شکر از بچگی زندگی و خانواده خوبی داشتم و هیچوقت به خاطر ثروت وارد بازیگری نشدم. حتی اولین فیلمی را که برای قراردادش رفتم با ماشینی پای قرارداد رفتم که پدرم برایم خریده بود؛ منظورم این است که هیچوقت نیاز مالی به این کار نداشتم و پول هرگز دغدغه من نبوده.
اگر به خاطر پول وارد کار شده بودم در این یک دهه کارم باید میلیاردها تومان درمیآوردم. فکر میکنم برای خوشبخت زندگی کردن آنقدر که به احساس خوب و رضایت شخصی نیاز است، احتیاجی به پول نیست. آدم ثروتمند فردى است که به بىنیازى روحى رسیده باشد و ذهن روشنی داشته باشد. بىنیازى به پول نیست! شهرت هم مقوله جذابی برای من نیست.
ماجرای عکس الناز شاکر دوست قبل از عمل!
هنوز هم به خاطر چهرهام به من پیشنهاد بازی در فیلمهایی میشود اما چون دیگر بزرگ شدهام و «نه گفتن» را یاد گرفتهام دیگر این اجازه را نمیدهم. البته نمیتوان گفت زیبایی چهره در بازیگری بیتاثیر است اما من سعی کردهام خودم به این مساله متکی نباشم؛ مثلا در فیلم «چراغ قرمز» دو نقش را بازی کردم یکی نقش دختری بود که لنز مشکی داشت با موهایی خاص و حتی در بینیام با جاسازی لولههای پستانک، فرم تازهای به صورتم داده بودند و بینیام پهن شده بود و گریم جالبی داشتم که شباهتی به چهره خودم نداشت.
اما بعد از این چند سال میبینم آن عکسها را برداشتهاند در اینترنت به عنوان عکسهای قبل از عمل الناز شاکردوست پخش کردهاند؛ در حالی که در جاهای دیگر دنیا از تلاش بازیگر برای درهم شکستن زیبایی چهرهاش، به عشق نقش و بازیگری تقدیر میشد. شاید حتی یکسری از بازیگرهایی که به اصطلاح فیلمهای هنری بازی میکنند حاضر نباشند کاری را که من انجام دادهام انجام بدهند.
انجام دادن یکسری کارها جرأت و شهامت میخواهد و حتی پذیرش آن از سوی مخاطب هم جسارت لازم میخواهد. من بارها ثابت کردهام چهرهام و چطور به نظر رسیدن صورتم در فیلمها برایم مهم نبوده؛ مثلا در دومین فیلمی که بازی کردم یعنی «مجردها» که حتی برایش کاندیدا هم شدم با آن عینک ته استکانی گرد و. . . این کار را کردم که بگویم برای من بازی و بازیگری مهم است. حال اگر بعضیها نمیخواهند این را بپذیرند احتمالا یا از روی حسادت است یا برایشان صرف ندارد.
آرزوی الناز شاکردوست برای جوانان علاقمند به عرصه بازیگری
امیدوارم با تلاش بتوانند به جایگاه خوبى در هنر برسند؛ نه اینکه به یک ویترین اولیه کفایت کنند، چون یک چیز کاملا مشخص است که زیبایی شاید شرط لازم باشد اما کافی نیست؛ کمااینکه چهرههای زیبای بسیاری داشتیم که هیچ اتفاقی برایشان نیفتاد. به هر حال مخاطب باهوش است و در سینما شاید تنها ده دقیقه شما را به خاطر چهره ببیند اما اگر هوش و توانایی بازیگری نداشته باشید نمیتوانید مخاطب را تا انتها روی صندلی سینما نگه دارید.
امیدوارم سینمای ما به جایی برسد که برای بهتر شدن و تعالی سینما به جای استفاده ابزاری از چهره خوب یک بازیگر، از او و تواناییهایش استفاده بهتر داشته باشند. خودم دلم میخواهد دست مخاطبی را که لطف دارد و به خاطر من به سینما میآید بگیرم و برای تماشای یک قصه خوب دعوتش کنم؛ این آرزوی من است.
الناز شاکردوست دختری جوان اما مستقل
همیشه سعی کردم مستقل باشم و هنوز هم هستم. هیچکس نمیتواند ادعا کند که او توانسته الناز شاکردوست را سرکاری بیاورد. من همیشه خودم تلاش و انتخاب کردم.
فیلمبرداری کاری که تمام میشود، میروم خانه یا به سفر میروم چون دوست ندارم در خیابان باشم.
شهرت برای من یک رنج است
از ۲۳سالگی سعی کردهام همه دنیا را شهر به شهر بگردم. سفر کردن را همیشه دوست داشتم اما از جایی به بعد بیشتر به آن علاقه پیدا کردم چون وقتی به جایی میروم که مرا به عنوان الناز شاکردوست نمیشناسند، به عنوان یک انسان با من برخورد کرده، بدون هیچ قضاوتی به من نگاه میکنند. هیچوقت دوست نداشتم خود را گم کنم یا خود واقعیام را به خاطر شهرت از یاد ببرم. شاید از نگاه خیلیها که به شهرت نرسیدهاند یک آرزوی بزرگ باشد اما برای من درد است؛ چرا که با خودش تنهایی میآورد. هیچکس دیگر تو را به خاطر خودت دوست ندارد. آدمهایی جذبت میشوند که به خاطر خود واقعیات تو را نمىخواهند بلکه به خاطر اسم الناز شاکردوست است.
مرد محافظ درون من
این درد و تنهایی ناشی از شهرت شما را رشد میدهد. وقتی آدم معروفی میشوید هرکسی به خودش این اجازه را میدهد که حتی راجعبه جزییترین مسائل شخصی شما قضاوت و حتی با دروغ درباره شما قصهبافی کند. من نه به خاطر شهرت و نه به خاطر هیچ چیزی در این دنیا دروغ نگفتهام، نمیگویم و نخواهم گفت. شاید خیلیها بگویند الناز شاکردوست رفتارهای پسرانه دارد. این برای آن است که از جایی احساس کردم باید به خاطر حفاظت از مونث درونم و زنانگیهایم طوری رفتار کنم که کسی حتی در تفکر خودش به آن مونث درون من نزدیک نشود.
این رفتارهایی که از نظر بعضیها پسرانه است براى من یک دیوار حفاظتی است. هر انسانی با وجود جنسیت درونش یک مونث یا مذکر درون دارد، در هنرمندها اصولا- چه مرد و چه زن- آن بخش مخالف درونشان غالب است. در همه دنیا همین است و در هر قشر هنری دیده میشود. حالا من هم از آن بخش درونیام برای محافظت از خودم استفاده کردم.
نقش هایم را زندگی میکنم نه بازی
بعد از اتفاقی که در دریا افتاد و نزدیک بود غرق شوم تا مدتها وقتی زیر دوش حمام میرفتم احساس میکردم در حال خفهشدن هستم یا شبهای بسیاری خوابم نمیبرد چون مدام حس میکردم انگار دارم زیر آب میروم. اینها تاثیرات بدی است که از بعضی کارها با آدم میماند یا پس از تمام شدن بازیام در «اسب سفید پادشاه» تا سه ماه بیمار بودم و تب داشتم؛ حتی شبها درخواب میگریستم، بعد از آن هنوز حتی فیلمی را نتوانستهام قبول کنم. فکر نکنم منتقدی بتواند ایراد بگیرد که جایی مثلا راکورد بازیام را نگه نداشتم یا در پردازش شخصیت کمکاری کردهام. شاید این مساله ناشی از آن باشد که من نقش را از جایی دیگر بازی نکردم بلکه زندگی کردم.
خرید با فرهنگ ایرانی
از آنجا که یکسری خانوادهها اجازه دادهاند فرزندانشان به شکل الگو به من نگاه کنند حس میکنم موظف هستم خیلی مسائل را رعایت کنم. یعنی فقط مسوول شخص خودم نیستم و باید جوابگوی خیلی از خانوادهها باشم.
حس الناز شاکردوست به زندگی
متفاوت بودن برای من این است که سعی کردهام همیشه در لحظه زندگی کنم. هرگز حسرت گذشته را نخوردهام و هیچوقت کار امروز را به فردا موکول نکردهام. هدفهای زیادی دارم که امیدوارم به همه آنها برسم؛ البته در اینکه سینما هدف اصلی من است حرفی نیست و میخواهم هر آنچه بهتر است برایم در سینما اتفاق بیفتد. سخن آخر اینکه زندگى و موفقیت یک مقصد نیست، یک سفر است؛ سفرى که تا پایان عمر جریان دارد. موفقیت پیش رفتن مدام است نه به نقطه پایان رسیدن. . .