عکس بازیگران| برضا رویگری و همسرش| بیماری رضا رویگری| عکس سلبریتیهای ایرانی
روزهای بد رضا رویگری با حال بسیار وخیم| گلایه های تلخ رضا رویگری+ تصاویر
رضا رویگری از انتشار عکس فرامرز صدیقی انتقاد کرد.
رضا رویگری از انتشار عکس فرامرز صدیقی انتقاد کرد. رضا رویگری گلایه هایی را در ارتباط با پیشنهاد نداشتن کار مطرح کرده است. رضا رویگری این روزها در بستر بیماری به سر می برد. رضا رویگری با همسری بسیار جوانتر از خود زندگی می کند. رضا رویگری بازیگر فیلم «دل شکسته» گفت: یک نفر عکسی را از فرامرز صدیقی منتشر کرده که وضعیتش خراب است، با من هم همین کار را کردند، این حرکات به هیچ وجه حمایت نیست، بلکه باعث حواشی بیشتر می شود.
رضا رویگری، بازیگر فیلم سینمایی «اجاره نشینها» گفت: قبل از کرونا وضعیت پیشنهادات به من کم بود، شاید همه فکر می کردند که کلا از کار افتاده ام، شاید نتوانم برخی حرکات را انجام دهم اما هنوز هم قدرت بازیگری دارم و درست نیست که فراموش شوم.
وی دوران کرونا را کابوس وار خواند و ادامه داد: دوران کرونا همچون یک کابوس گذشت، از سویی کاهش تولیدات سینما و تلویزیون و به تبع آن کاهش پیشنهادات و از سویی در خانه ماندن و هر روز رعایت کردن انسان را دیوانه می کند. البته اگر از انصاف نگذریم در این مدت دو سال کرونا تماسهای زیادی داشتم، دوستان یاد میکردند و هوای مرا داشتند اما وقتی می دانستم که کلا وضعیت کار برای همه خراب است نمی توانستم از آنها انتظاری داشته باشم.
وی با اشاره به پیشنهاد بازی در سریال جزیره افزود: پیشتر هم اشاره کردم که برای بازی در این سریال پیشنهاد داشتم، از آن زمان تا امروز هنوز هیچ تماسی با من گرفته نشده و به گمانم از همکاری با من پیشمان شده اند.
بازیگر فیلم «دل شکسته» با اشاره به آخرین فعالیت سینمایی خود اضافه کرد: به زودی جلوی دوربین فیلم سینمایی «شادوران» خواهم رفت، اثری به کارگردانی حسین نمازی که برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده می شود. خوشحالم که بار دیگر در این جشنواره حضور دارم زیرا جشنواره فیلم فجر همواره برای هنرمندان حس و حال خوبی دارد.
رویگری با اشاره به وضعیت هنرمندان پیشکسوت خاطرنشان کرد: یک نفر عکسی را از فرامرز صدیقی منتشر کرده که وضعیتش خراب است، با من هم همین کار را کردند، این حرکات به هیچ وجه حمایت نیست، بلکه باعث حواشی بیشتر می شود، اگر به فکر هنرمندان پیشکسوت هستید به آنها کار بدهید، ما نیازمند ترحم و کمک مالی نیستیم، شما کار بدهید تا خودمان بتوانیم هزینه های زندگی را تامین کنیم.
خلاصه ای ا زندگی نامه رضا رویگری
رضا رویگری (زادۀ ۶ دی ۱۳۲۵ شمیران تهران)، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و خواننده ایرانی است. او همچنین در حرفهٔ نقاشی نیز فعال بوده و در سالهای اخیر در نمایشگاههایی در ایران و آمریکا، آثارش را به نمایش گذاشته است. وی خوانندهٔ سرود معروف «ایران ایران» (الله الله) دراول انقلاب میباشد. او همچنین به عنوان خواننده، آلبوم کازابلانکا را در سال ۱۳۹۲ منتشر نمود.
رضا رویگری در سال ۲۶ دی ماه ۱۳۲۵ در منطقه تجریش در تهران به دنیا آمد. تنها فرزند خانواده بوده و یک پسر دارد و یک نوه دختر، دوران مدرسه و دبیرستان را در همان تجریش به پایان رساند. او به خلبانی علاقه مند بود و دوبار امتحان داد ولی قبول نشد. سپس به نقاشی روآورد و با نمایش «ویس و رامین» به کارگاه نمایشی پیوست. ا
و در جشنواره های نانسی، ورشو و چند شهر آلمان و آمریکا نمایش هایی را اجرا کرده است. بازی در سریال های تلویزیونی را با سریال «محله بهداشت» شروع نمود.
با فیلم «عقابها» به کارگردانی زنده یاد خاچیکیان به سینما آمد و ۲۸ فیلم سینمایی بازی کرد و برای کارهای خود آهنگسازی نیز کرد. او در چند نمایشگاه نقاشی در ایران و آمریکا شرکت کرد و یک کنسرت نیز در سال ۱۹۹۶ در آمریکا برگزار نمود.از جمله فعالیتهای هنری اش عبارتند از :
رضا رویگری چگونه با همسرش آشنا شد؟
تارا کریمی که در شیراز با رویگری آشنا شده با اشاره به اینکه قبل از آشنایی نمی دانسته وی بازیگر است می گوید:من اصلا ایشان را به عنوان بازیگر نمی شناختم و هیچ کاری از ایشان ندیده بودم. راستش در افتتاحیه برنامه ای در شیراز رضا رویگری به عنوان مهمان دعوت شده بود و دوست من هم وظیفه میزبانی ایشان را برعهده داشت. وقتی برای استقبال از ایشان به فرودگاه رفتیم اولین بار ایشان را دیدم و طی چند روزی که آنجا بودند با هم آشنا شدیم.
ترسیدن همسر رضا رویگر
وقتی “بوتیک” را دیدم از رضا ترسیدم
وی ادامه می دهد:واقعا تا آن موقع نمی دانستم ایشان بازیگر است و او به من پیشنهاد تماشای فیلم “بوتیک” را داد و زمانی که این فیلم را دیدم یک جورهایی واقعا ترسیدم و فکر کردم نکند شخصیتش مانند شخصیت داخل فیلم باشد و برای همین تا یک مدت به تلفن هایش جواب نمی دادم تا اینکه خودش پیامک داد و من هم پرسیدم شخصیت شما همین طوری ست؟ و ایشان هم پاسخ داد آن فقط یک نقش است و سپس پیشنهاد داد “اجاره نشینها” و بعد “مختارنامه” را ببینم.
پدرم مخالف ازدواجمان بود
تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط 23 سال داشت درباره مخالفت های والدین اش با این ازدواج بیان می کند:پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من می گفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگی ات داشتی و نمی خواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلی ها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.
چند سال تنها زندگی کردید؟!
رضا رویگری: به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم.
خیلی از مردم می پرسند چرا از همسر قبلی خود جدا شدید؟!
رضا رویگری: من حس می کنم مردم کمی بیکار هستند و دنبال حواشی مختلف می گردند. این مسائل هم جز مسائل شخصی و خصوصی زندگی هست اما مردم به شدت درباره مسائل شخصی کنجکاو هستند. همسر قبلی من عاشق کارش بود و از صبح تا شب سرکار بود و خیلی به فکر زندگی نبود. وی دفتر روانشناسی داشت و همه وقت و زندگی اش کارش بود.
تارا(همسر رویگری):البته خیلی خانم خوب و دوست داشتنی بودند.
چه شد که با تارا ازدواج کردید؟
رضا رویگری: چندسال پیش برای برنامه ای به شیراز رفته بودم. تارا یک دوست به نام ستاره داشت که دوست مشترکمان محسوب می شد. ستاره به تارا گفت که یک دوست هنرپیشه ام برای چند روز به شیراز می آید و اسم من را برد، تارا هم گفت که تا به حال اسمش را نشنیده و نمی شناسمش! به هرحال ستاره و تارا برای استقبال من به فرودگاه آمدند و همانجا برای اولین بار همدیگر را دیدیم. تا من را دید، گفت آقای رویگری چقدر شما خوش تیپ هستید! همانجا بود که عشق شوری در میان ما نهاد! معمولا هم همه عاشق من می شوند. من در اوایل آشنایی مان گفتم تارا من آینده تو نیستم و باید به زندگی ات برسی اما واقعا بدون تارا هم نمی توانستم زندگی کنم. (باخنده) حرفی زدم که جذب من شود!
رضا رویگری در حرفهٔ نقاشی نیز فعال بوده.
همسر دومتان از این هم گفته که نمی دانسته شما بازیگرید. مگر می شود رضارویگری را فردی نشناسد!
حتما نمی شناخته! اهل دروغ گفتن نیست!
تارا: خیلی وقت ها پیش می آید که شما بازیگری را تنها به چهره می شناسید و حتی اسمش به ذهن شما نمی آید. این اتفاق برای خیلی از مردم افتاده. از سوی دیگر من شانزده سالگی برای ادامه تحصیل به مالزی رفتم و از دنیای فیلم و تلویزیون ایران دور بودم. به همین دلیل اصلا شناختی از رضا نداشتم. تنها هدیه تهرانی و امین حیایی و گلزار را می شناختم.
رابطه شما با پسرتان چطور است؟!
خدا را شکر!
خدا را شکر خوب است یا خدا را شکر، بد؟!
رضا رویگری: (می خندد) رابطه بدی با کیارش ندارم. وی به عنوان یک دی جی حرفه ای مشغول به فعالیت هست. نه دی جی عروسی! دی جی های مطرح که در اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت است.
چرا رابطه شما با پسرتان شکرآب است؟!
رضا رویگری: این شایعاتی است که می سازند. پسرم در سن جوانی برای فراگیری موسیقی به هند رفت و همانجا با همسرش که ایرانی هست، آشنا شد و نوه من هم هند به دنیا آمد. خیلی ارتباط نزدیکی با هم نداشتیم. مدتی است به ایران بازگشته و دورادور در ارتباطیم. اینکه شکرآب باشد و این حرف ها نیست!
اما رابطه تان خیلی هم خوب نیست. از ازدواج و طلاقتان دلخور نیست که در ارتباط نیستید؟!
رضا رویگری: نه، اصلا این حرف ها نیست. کیارش حرف من را گوش نمی کرد و ناراحت شدم. وی گریمور خوبی بود و گفتم کار را ول نکن اما حرفم را گوش نداد و الان هم پشیمان است. در سریال “ولایت عشق” جز گروه گریم آقای معیریان بود و سمت بازیگری هم رفت. هرچه گفتم حرفم را گوش نداد و شاید به خاطر همین کمی بین مان دلخوری باشد.
پدر شما به شدت مخالف کار شما بود؟!
رضا رویگری: خیلی مذهبی بود و می گفت نباید مطرب شوی! بعد از آنکه “ایران ایران” را خواندم، رابطه اش با من خوب شد و به من افتخار می کرد.
دلتان برای بازیگری تنگ شده؟
رضا رویگری: برای هیچ چیزی به اندازه بازیگری دلتنگ نیستم. البته نقش خوب؛ یعنی آن نقش و بازیای را که دوست دارم. الان هم بازی میکنم اما نه آنطور که باید. حتی صدایم مشکل پیدا کرده و نهتنها نمیتوانم بخوانم بلکه احساس بیان دیالوگی من نیز از بین رفته است.
به بازیگری علاقه ندارید؟
تارا: معتقدم بازیگری نشأت گرفته از احساسی درونی است که توانایی آن باید ذاتا درون فرد وجود داشته باشد. گرچه عموم مردم فکر میکنند میتوانند بازیگر شوند.
رویگری بازی در تلویزیون را با سریال «محله بهداشت» شروع نمود
سمت نقاشی نرفتید؟
رضا رویگری: چون چپ دست هستم بعد از سکته دست چپم کار نمیکند. حتی میخواستم پرتره همسرم را بکشم اما نمیتوانم قلم در دست بگیرم.
تصمیم نگرفتید در این مدت نمایشگاه نقاشی بگذارید؟
رضا رویگری: فقط چند تابلو در ایران دارم. همه آثارم در آمریکاست. گفتهام اگر بشود برایم بفرستند که نمایشگاهی برگزار کنم.
برنامهای برای موسیقیتان نداشتید؟
رضا رویگری: چرا. تصمیم داشتم از بهترین کارها در سه آلبومم کنسرت بزرگی بگذارم اما دیگر نمیتوانم چون صدایم رفت. اگر مریض نشده بودم برنامههای زیادی داشتم.
خانم کریمی شما صدای آقای رویگری را دوست دارید؟
تارا: عاشق صدایش هستم. خب تن صدای رضا خیلی زیباست. اما بعد از بیماری وقتی کاری را خواندند و شنیدم اصلا مانده بودم که واقعا این صدای خودش است؟ چیزی که واقعا میخواهم این است که رضا یک بار دیگر بتواند بخواند.
آقای رویگری از کارهای خودتان آرشیوی دارید؟
رضا رویگری: همه را ندارم. گاهی هم کارهای خودم را در خانه دوره میکنم و میبینم. هنوز «شاهگوش» را کامل ندیدهام. خیلی از آن تعریف میکنند؛ حتی داوود میرباقری میگوید: «رضا بازی خوشگلت را در این کار هم آوردی.» به نظرم بد نیست آدم گاهی کارهایش را ببیند. گاهی آهنگهایی را که خواندهام میشنوم دلم میگیرد که دیگر نمیتوانم بخوانم. امیدوارم زودتر برگردم به همان روزها.
هیچ برنامهای برای کار مشترک با همسرتان نداشتید؟
رضا رویگری: دلم میخواست اگر فیلمی ساختم که نقش خوبی داشت به او بدهم. طرحی از زندگی خودم را فیلمنامه کردهام که اگر روزی آن را ساختم نقش مادرم را به تارا میدهم.
شبیه مادرتان هستند؟
رضا رویگری: مادرم خیلی از تارا زیباتر بودند. مادرم زن بسیار زیبایی بود؛ پدرم خیلی نه، اما در عوض پدرم خیلی خوشاخلاق و خوش پوش بودند. خدا را شکر میکنم که از هر کدام چیزهای خوبی به ارث بردهام. (باخنده)