مراسم شب چله و فال کلوک + جزئیات
طولانیترین شب سال برای همشهریان حافظ و سعدی در آخرین سال قرن این بار بدون دورهمی های همیشگی به سر می رسد.
شب یلدا بلندترین شب سال است
شب یلدا اصلی ترین میوه اش انار است
شب یلدا آخرین شب پاییز که درازترین و طولانی ترین شب سال است
شب یلدا از آئین های شب یلدا به آتش روشن کردن و قصه گویی توسط بزرگان و ریش سفیدان و خوردن تنقلات این شب زیبا سپری می شود
شب یلدا جشن شب یلدا امروزه توسط ایرانیان با شب نشینی و دورهمی کنار اقوام سپری می شود
در باور مردم شیراز یلدا یکی از جشنهای باستانی است که با گرامیداشت آن به زمستان خوشامد میگویند و با سر کردن فصل سرما به بهاری میاندیشند که در انتظارش سال را میپیمایند.
ابوالقاسم فقیری، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ فارس در کتاب «باورهای سرزمین مادری ام» اشاره میکند که «شیرازی ها به شب یلدا، شب چله میگویند و در این شب که طولانیترین شب سال است مراسمی خاص دارند.»
چله پیرزن و داستان «چار، چار»
شیرازیها زمستان را بدین ترتیب قسمت میکنند؛ از اول دی تا دهم بهمن را چله بزرگ، از دهم بهمن تا اول اسفند را چله کوچک و از اول اسفند تا آخر اسفند را چله پیرزن؛ همچنین ۴ روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک را «چار، چار» میگویند که اوج سرما را دراین ۸ روز میبینیم.
بنا به گفته فقیری، شیرازیها میگویند چله بزرگ گذشت، چله کوچک جلو آمده و چنین میگوید: مرده شورتنه گنده ات را ببره، فقط تنه گنده کردی!؟ رفتی چه خاکی به سرت کردی؟ بچهها را تو ننی (گهواره) خشک کردی! پیرزن را لب چاله (اجاق) خشک کردی!....درخت هارا خشک کردی!؟ حالا میرم میبینی که چه میکنم، آتیشی می بارونم که بیا وببین!؟ به من می گن چله کوچک. فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه!؟
نویسنده کتاب باورهای سرزمین مادری ام در ادامه میگوید: در چله پیرزن یک روز باد میآید میگویند: «پیرزن رفت و رومی کنه» یک روز تگرگ میآید میگویند: «گلوبند پیرزن پاره شده»؛ یک روز باران میآید میگویند: «پیرزن شترهایش را آورده صحرا بچرند» بعد پیرزن به انتظار عمو نوروز مینشیند دیدار آنها هم خود قصهای دارد.
فقیری با بیان اینکه قصهها را که از گذشتههای دور آمدهاند باید خواند و شنید به یک شعر شیرازیها اشاره میکند که این چنین است: شب یلدا درازه من چه سازم / وِلم درخواب نازه من چه سازم / توبیدارش نکن مرغ سحرخون / که درد جانگدازه من چه سازم.
شیرازیها در شب چله چه چیزهایی میخورند؟
آدمی را در شیراز دارای دو طبع میدانند: حرارتی و رطوبتی که بدان گرم مزاج وسرد مزاج میگویند؛ معمولاً در شب چله سرد مزاجها اگر بخواهند طبع شأن برگردد باید چیزهای گرم بخورند، گرم مزاجها هم باید برعکس چیزهای سرد بخورند.
درشب چله خوردن ارده و شیره، ارده و خرما، رنگینک رواج کاملی دارد، خوراکها همه گرمند. شام شب را هرچه میلشان بکشد، میخورند.
فقیری اشاره میکند که «در شیراز در شب چله شیرازیها حتماً هندوانه را می خورند». سابق بر این اگر هندوانه را میشکستی با این رنگها روبرو میشدی: زرد، نباتی، پوست پیازی، قرمز و سفید رنگ که بدان کلم میگفتند (کلم همان هندوانه نارس است).
این نویسنده فرهنگ کهن فارس میگوید: هندوانهای مرغوب بود که رنگی قرمز داشت، که به «لاله فرنگ» تشبیهش میکردند؛ هندوانهای که زرد بود مورد توجه نبود اگر کسی در دوستی دست به خیانت میزد میگفتند: «طرف تو زرد درآمده!».
این ضرب المثل ها هم در مورد هندوانه در فارس سر زبان هاست: با یک دست دو هندوانه را نمیتوان برداشت، مثل اینکه هندوانه گذاشته زیر بغلش (به کسانی میگویند که دستها را از هم باز کرده راه میروند، جاهل وار)، مثل هندوانه سربسته میماند (بیشتر در مورد ازدواج میگویند که معلوم نیست چگونه از آب درمی آید)، هندوانهاش پلنگ (رسیده) آماده چیدن است.
در شیراز در این شب مراسمی خاص انجام میگیرد که اهم آن تفال به دیوان حافظ، گرفتن فال کلوک، گفتن قصه و متلک است؛ مردم با علاقهای که به حضرت حافظ دارند، در این شب دست به دامن خواجه شده و فال میگیرند. یکی دیوان را در دست میگیرد و به ترتیب برای همه فال میگیرد که بدان «فال دوره» هم میگویند.
فقیری چگونگی تفال به دیوان حافظ را شرح میدهد و میگوید: دیوان حافظ را برداشته با خلوص نیت صلوات فرستاده و برای آمرزش خواجه سوره حمد و توحید را خوانده نیت میکنند و میگویند: ای خواجه حافظ شیرازی - تو کاشف هر رازی- من طالب یک فالم - بر من نظر اندازی… آنگاه دیوان را باز کرده غزل بالای صفحه دست راست جواب تفال است. بنابر این اگر وسط غزل باشد باید از ابتدای غزل که در صفحه پشت میباشد خواند. سه بیت از غزل بعدی «شاهد» فال است.
در شب چله بعضی از خانوادهها فال کلوک میگیرند؛ کلوک کوزههای دهن گشادی است که در آن روغن، شیره، رب انار و یا ترشی میریزند. روی کوزه با لعابی سبز پوشیده شده است؛ این فال ویژه خانم هاست.
بر اساس آنچه فقیری میگوید، رسم است کلوکی به میان مجلس آورده و هر یک از زنان نشانهای در کلوک میاندازند. آنگاه دختر بچهای جلو آمده، دست در کلوک کرده و یکی از اشیای داخل کلوک را بیرون میآورد و به دیگران نشان میدهد. سپس زنی با سواد ترانههای محلی را میخواند و هرکس از ترانه مخصوص به خودش نتیجهای میگیرد. به جای ترانههای محلی بعضی اشعار حافظ را میخوانند.
این در حالیست که امسال به خاطر شرایطی که کرونا پدید آورد، مردم فارس و شیراز به پاس یکسال سختی که بر کادر درمان تحمیل شد و به پاسداشت خدمات مدافعان سلامت ماندن در خانه را به دورهمی های مرسوم هرسال ترجیح داده و بر بستر فضای مجازی به استقبال زمستان میروند