کاریکاتور بهاره کیان افشار + تصاویر دیده نشده
پست جدید بهاره کیان افشار در اینستاگرام را ببینید.
بهاره کیان افشار در ۲ فیلم سینمایی دیگر نیز در سال های ۹۰ و ۹۱ بازی کرده است.بهاره کیان افشاردر سال ۱۳۸۲ همزمان با آغاز فیلمبرداری کلاه پهلوی کار بازیگری خود را آغاز کرد. همزمان با روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۹۱، از سوی تولیدکنندگان فیلم سینمایی جنجالی «لاله» (درباره لاله صدیق، قهرمان اتومبیلرانی ایران) اعلام شد که سرانجام بهاره کیان افشار برای ایفای نقش اول این فیلم انتخاب شد. بهاره کیان افشار ولی، چندی بعد در بعضی رسانه ها اعلام شد که به دلیل عدم آشنایی کامل این بازیگر با زبان انگلیسی این انتخاب منتفی شده است. بهاره کیان افشار بازیگر زن ایرانی که با سریال کلاه پهلوی که اولین کار بازیگری او بود چهره شد.
خیلی ممنونم منو با یه صفحه معمولی
و بدون حواشی جذاب و سرگرم کننده
بازم دنبال میکنید
و بهم عشق و دلگرمی میدین
نحوه ی بازیگر شدن بهاره کیان افشار
کیان افشار فعالیت اش را با گروه تئاتر آزیتا حاجیان در ماه های اول سال 83 شروع کرد. سپس با معرفی تینا پاکروان (همکلاسی دوران دبیرستانش) به محمدرضا شریفی نیا باعث شد در سریال کلاه پهلوی بازی کند.
کیان افشار گفته است: من سال ۸۳ به پروژه کلاه پهلوی دعوت شدم. همان موقع هفت ماه بود که در گروه تئاتر خانم حاجیان تمرین می کردم. خانم پاکروان – که همکلاسی دوران دبیرستانم بودند – من را به آقای شریفی نیا معرفی کرد. همان یکی دو جلسه اول که رفتم سر صحنه کلاه پهلوی، عوامل تصمیم گرفتند من نقش «شادی مستشارنیا» را بازی کنم. تیر ۸۵ بود که تصویربرداری کلاه پهلوی کلید خورد.
عملا قرار بود پروژه یک سال و نیم طول بکشد ولی ما نزدیک به ۷-۶ سال مشغول کار بودیم. در همه آن سال ها، چند تئاتر کوچک هم کار کردم. در همه آن مدت منتظر بودم کلاه پهلوی تمام شود و بتوانم بیشتر فعالیت کنم ولی خب، نمی شد. هیچ وقت نمی دانستی بعد از یک هفته چه کار خواهی داشت. به خاطر همین نمی شد به هیچ پروژه ای قول داد.
اتفاق خوشایند بهاره کیان افشار
من برای مسیر بازیگر شدنم، هیچ برنامه ریزی دقیقی نداشتم. اتفاقی که برایم افتاد واقعا مثل یک هدیه از سمت خدا بود. اگر تصمیم داشتم که از سنی شروع به بازیگری کنم، می رفتم کلاس بازیگری و بعد تئاتر را شروع می کردم و … ولی برایم پیش آمد. الان هم حضور در کلاه پهلوی، برایم اتفاق خوشایندی محسوب می شود؛ اتفاقی که البته ساده نبود. شاید خیلی ها بگوید چرا سه تا نقش اول این سریال را تازه کارها بازی می کنند؟
جواب این است که هیچ بازیگری حاضر نبود ۷-۶ سال با دستمزد، شرایط و بی برنامگی مقطعی که داشتیم، با پروژه کنار بیاید. برای ما بازیگرهای جوان، کار در کنار بزرگان و پیشکسوتان کلاه پهلوی مثل یک دانشگاه محسوب می شد. برای اینکه هم در آن کار می کردیم، هم آموزش می دیدیم. من در تمام مدت کار کلاه پهلوی صبور شدم. صبری که هر بازیگری به ویژه در تلویزیون به آن نیاز دارد.
من آدم تجربه گرا و ریسک پذیری در بازیگری هستم. یکی از محاسن کارگردان جوان، این است که گیرنده هایش باز است. حرف و انتقاد و پیشنهاد را می شنود، چون خودش را در ابتدای مسیر می داند، ظرفیت بیشتری برای دریافت نظرات عوامل از خودش نشان می دهد. مقابلش کارگردانی که سن و سالی از او گذشته هم برای خودش سبک پیدا کرده، هم خودباوری دارد. البته خودباوری که منفی نیست. این خودباوری از تجربه ای می آید که شاید میزانش ۱۰ برابر جویای نام بودن در جوانی می ارزد.
من به عنوان بازیگر سعی می کنم به هر دو این کارگردان ها اعتماد کنم. هنوز هم دوست دارم با کارگردانی پخته کار کنم چون از او چیزهای زیادی می گیرم. چشم هایم را می بندم، خودم را به او می سپارم و آنچه را که بگوید انجام می دهم و از حاصلش هم لذت می برم. کارگردان جوان هم من را به خلاقیت، تکاپو، جست و جو و پیشنهاد دادن وادار می کند. پیش آمده که فیلم کوتاهی از تیم های جوان به من پیشنهاد داده اند و با کمال میل قبول کردم؛ یعنی اصلا در هیچ کدام از این تجربه ها را روی خودم نبستم.
بهاره کیان افشار دغدغه شهرت ندارد
می خواهم بازیگر خوبی باشم. دلم می خواهد وقتی اسمم در ۶۰-۵۰ سالگی می آید، بگویند فلانی بازیگر خوبی بود. این برایم بهترین هدیه است تا اینکه معروف شوم و ستاره معروف و ستاره شدن ممکن است برای هر کسی برحسب شانس اتفاق بیفتد ولی برای بازیگر خوب بودن شانس دخیل نیست و تلاش، زحمت و صبر مهم است.
من سالها است که دارم بازی می کنم ولی تازه کم کم دیگران درباره بازیگری ام حرف می زنند و کارم دیده شده. این دغدغه را ندارم که چرا زودتر شناخته نشدم. من آنجایی بودم و هستم که می خواستم باشم. من وقتی نمی توانستم به واسطه مخالفت خانواده ام به سمت بازیگری بیایم، گفتم خوب است چون حداقل مشهور هم نمی شوم! چون یک جورهایی از شهرت می ترسم.
چیزی که من از بازیگری می خواهم، لذت خودم از آن اتفاق است. اگر دیگران هم از آن لذت من، لذت ببرند و تحسینش کنند، کار برایم خیلی مطلوب است.
من برخلاف برخی از همکارانم که فکر میکنند حضور بازیگران در انجمنهای خیریه به شکلی که رسانهای شود ممکن است شبیه تظاهر شود، اتفاقا حضور بازیگران و افراد و چهرههای شناختهشده در کارهای خیر و انجمنهای خیریه را دوست دارم و حتی فکر میکنم این از وظایف یک بازیگر است که مشوق مردم و سایر چهرههای شناختهشده برای حضور در این برنامههای نیکوکارانه باشد و بهطور مداوم به دیگران یادآوری کند که در کنار آنها افراد نیازمند بسیارى وجود دارند که باید به یاد آنها هم باشند و تا حد توان کمک کنند.
من خیلی سال پیش از آنکه وارد بازیگری شوم بهواسطه شرایط سختی که در زندگیام پیش آمد، با بنیاد خیریه بهنام دهشپور آشنا شدم. مادر یکی از دوستان نزدیکم مدیرعامل این موسسه هستند و من هم برای آنکه حواسم از موقعیت سختی که برایم پیش آمده دور شود، با این موسسه به صورت داوطلبانه همکاری کردم. وقتی به نیت کمک وارد این موسسه شدم و مشکلات مردم را دیدم، تازه فهمیدم من واقعا هیچ مشکلی ندارم و خیلی هم آدم خوشبختی هستم.
با قاطعیت میتوان بگویم این موسسه یکی از سالمترین بنیادهای خیریه است. من پیش از شروع بازیگری هفتهای دست کم دو روز به این موسسه یا بیمارستان سر میزدم اما در حال حاضر بهخاطر مشغلههایم کمتر میتوانم حضور داشته باشم البته سعی میکنم به انواع دیگر و شاید بیشتر از پیش مفید باشم و با آشنا کردن همکاران و اطرافیانم به این موسسه کمک کنم.
بهنظر من هرکس مسوول رفتار خودش و مسوول آگاهانه یا ناآگاهانه بودن این رفتار است. کسی که اهدافش در زندگی مشخص باشد، نوع رفتارش با اطرافیان و عملکردش را منطبق با شخصیت و اهدافش تنظیم میکند و این موضوع هیچ ارتباطی با اینکه فردی در سینما شاغل باشد یا در سایر حیطهها ندارد.
بیوگرافی کامل بهاره کیان افشار
متعادل بودن در هر چیزی بهترین است و افراط قطعا خوب نیست. در مورد جراحیهای زیبایی هم فکر میکنم اگر این جراحی بتواند به رفع نقایص منجر شود نه تنها هیچ ایرادی ندارد که خیلی هم خوب است. چرا باید حالا که دنیای پزشکی اینقدر پیشرفت کرده کسی بهخاطر داشتن نقصی که میتواند با استفاده از علم آن را برطرف کند، از این کار منع شود؟ اما اگر این کارها بهخاطر پیروی از مد و دنبالهروی از سایر افراد باشد، برایم عجیب و غیر قابل قبول است.
در مورد بازیگران شاید این مورد کمی سختگیرانهتر باشد چون مخاطب بازیگر را بهواسطه چهرهاش میشناسد و اگر با تغییری بزرگ مواجه شود شاید تغییر آن چهره را نپذیرد یا به سختی با آن کنار بیاید.
قطعا هیچ چهرهای بینقص نیست اما اشکالات کوچک را میتوانیم بپذیریم و شاید همین چیزهایی که بهنظر خودمان اشکال و ایراد هستند اتفاقا چهرهمان را بهتر کنند یا نکتهای شوند برای تمایز و خاص و متفاوت بودن از سایر چهرهها. بهنظرم بیشتر از آنکه روی ظاهر زیبایمان حساس باشیم بهتر است این حساسیت را صرف زیبایی باطن، بهداشت و سلامت روح و جسممان کنیم و همانقدر که نگران خرید لوازم آرایش خوب و گرانقیمت هستیم، در خرید لوازم بهداشتی و ورزشى نیز دقت داشته باشم.