مهندس جوان دختر 10 ساله را آتش زد+ جزئیات دردناک

 

 اولیای دم دختر 10 ساله که 13 سال قبل به دست مهندس جوان کشته شده بود در دادگاه حاضر شدند.

اوایل پاییز سال 86 وقوع آتش‌سوزی در خانه‌ای در جنوب تهران به پلیس اعلام شد .در این آتش سوزی دختر 10 ساله به نام نرگس جان سپرد و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

مهندس جوان دختر 10 ساله را آتش زد

مادر نرگس در حالی که اشک می ریخت به ماموران پلیس گفت: دیشب دوست صمیمی همسرم به نام سعید میهمان خانه مان بود .ما ۱۰ سال است که او را می شناسیم و با او رفت و آمد داریم .بعد از خوردن شام من و دخترم یکباره خواب آلود شدیم و به اتاق خواب رفتیم .من زمانی از خواب بیدار شدم که اتاق آتش گرفته بود . خودم را به پذیرایی رساندم و من و همسرم با آتش نشانی تماس گرفتیم.ما بعد از مهار آتش متوجه شدم سعید خانه مان را ترک کرده و گمان می کنم او در آتش سوزی دست داشته باشد.

وقتی پزشکی قانونی علت مرگ دختر 10 ساله را خفگی اعلام کرد فرضیه جنایت و آتش سوزی عمدی از سوی سعید قوت گرفت و این ۳۳ ساله که مهندس نقشه کشی بود ردیابی و بازداشت شد و به قتل دختر ۱۰ ساله و آتش کشیدن خانه اعتراف کرد.

آتش سوزی عمدی بعد ازقتل دختر 10ساله

سعید در تشریح جزئیات ماجرا گفت :من سالها بود که دوستم را می شناختم و می دانستم وضع مالی خوبی دارد .مدتی بود مشکلات مالی داشتم و به همین خاطر به فکر سرقت افتادم .آن روز به خانه دوست صمیمی ام رفته بودم .همسر دوستم در حال درست کردن غذا بود که از او خواستم در تهیه‌سالاد به او کمک کنم .من مقداری داروی بیهوشی داخل غذا ریختم تا آنها به خواب عمیق بروند و من بتوانم نقشه سرقت را اجرا کنم .

وی ادامه داد :بعد از خوردن غذا دوستم و همسرش خواب آلود شده بودند که طلاها را سرقت کردم اما دختر 10 ساله آنها هنوز بیدار بود و متوجه ماجرا شد. من از ترس او را خفه کردم و سپس خانه را به آتش کشیدم .

به دنبال اعتراف های تکان دهنده این مرد پرونده به شعبه ۸۰ دادگاه کیفری سابق استان تهران فرستاده شد و وی پای میز محاکمه ایستاد .

سعید در جلسه دادگاه گفت :من شرمنده هستم و هیچ دفاعی ندارم. عذاب وجدان لحظه ای رهایم نمی کند. به همین خاطر از وکیلم خواستم تا هیچ دفاعی نکند .من برای قصاص آماده هستم .

مهندس جوان دختر 10ساله رابه قتل رساند

تغییر رفتار مهندس جوان اجرای حکم قصاص را به تعویق انداخت.

در پایان جلسه قضات دادگاه وی را به قصاص محکوم کردند و حکم صادره در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد .سعید که در این مدت در زندان مانده بود درس خواند و دوره های خطاطی و مهارت آموزی دید. وی که در این مدت رفتارش تغییر کرده بود به بسیاری از زندانیان کمک کرد و حتی آنها را از دام اعتیاد نجات داد. همین تغییر رفتار کافی بود تا رئیس زندان نامه‌ای به شعبه اجرای احکام بنویسد و از آنها درخواست کند تا برای جلب رضایت اولیای دم تلاش کنند .این درحالی بود که سعید مخالف این تلاش بود و می خواست تا هرچه زودتر حکم قصاصش اجرا شود.

با برگزاری چند جلسه صلح و سازش که از سوی شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی صورت گرفت،اولیای دم  نرگس به سعید مهلت دادند اما او نتوانست در این مدت رضایت آنها را جلب کند .زمان زیادی تا اجرای حکم باقی نمانده بود که بار دیگر شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی وارد عمل شد و توانست از اولیای‌دم چند روز دیگر مهلت بگیرد اما در این میان سعید که در زندان بود متوجه شد به بیماری سرطان خون مبتلا شده است .

در این میان پدر نرگس نامه‌ای به شعبه اجرای احکام نوشت و خواست تا اجرای حکم به تعویق بیافتد و وی به سفر کربلا برود .

در حالی که پدر نرگس به سفر کربلا رفته بود سعید به خاطر بیماری سرطان در زندان جان سپرد و پرونده این جنایت بسته شد .

با مرگ مهندس جوان پدر و مادر نرگس از پدر سعید شکایت کردند و از او خواستند تا دیه فرزندشان را بپردازد. اما پدر سعید اعلام کرد پسرش هیچ مالی نداشته و خودش نیز اموال و پولی ندارد تا به عنوان دیه به آنها بپردازد .

وقتی ادعای پدر سعید مبنی بر نداشتم مالی برای پرداخت دیه تایید شد این بار اولیای دم درخواست کردند تا دیه از صندوق بیت المال به آنها پرداخت شود.

با این درخواست پرونده به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اولیای دم در دادگاه حاضر شوند و بار دیگر درخواستشان را مطرح کنند.

قضات دادگاه قرار است بعد از شنیدن اظهارات پدر و مادر نرگس،درباره درخواست آنها اظهار نظر کنند.