قمار
  • محمود می گفت: می رویم و از چین جنس می آوریم و تجارت می کنیم. یکی دوبار هم رفتیم. چون فوت و فن این کار را بلد نبودیم حسابی ضررکردیم. یک ماشین خریدم تا زمانی که کار مناسبی جور شود با آن مسافرکشی کنم.