عکس های خودمانی حسین حسینی با همسر و دخترش مانلی
پست تخصصی اش دروازه بان است.او سابقه بازی در باشگاه استقلال تهران را دارد.
فوتبال حرفه ای را از تیم برق شیراز در 8 سالگی در پست هافبک شروع کرده و سپس در پست گلری و دروازه بانی پست دروازه قرار گرفته است.
تاکنون سابقه حضور در تیم های استقلال تهران ، ملوان بندر انزلی (قرضی) و تیم ملی زیر 17 سال ایران ، زیر 20 سال ایران ، زیر 23 سال ایران و ایران را داشته است.
وضعیت ازدواج و همسر حسین حسینی
سید حسین حسینی در سال 1396 ازدواج کرد و به جرگه متاهلین پیوست و همسرش هم استقلالی است.نام همسر حسین حسینی پریا رخشنده است.
او یک دختر دارد که متولد 3 مرداد 98 و نامش مانلی است.
خدمت سربازی
حسینی پس از دو فصل حضور در استقلال ، در سال 1393 برای گذراندن خدمت سربازی به صورت قرضی به تیم ملوان بندرانزلی پیوست.
رکوددار کلین شت ایران
وی در سال 1396 و در هفدهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران با موفقیت 874 دقیقه متوالی دروازه استقلال تهران را بسته نگاه داشت و رکوردار کلین شیت در تاریخ فوتبال ایران شد.
وی در اردوی اوکراین در بازی دوستانه مقابل دیناموکیف برای اولین بار در ترکیب اصلی استقلال قرار گرفت.
او بعد از گذراندن دوران سربازی در ملوان در فصل 1395-1396 به استقلال بازگشت.
حسین حسینی و ورود به تیم ملی
اولین تجربه بازی ملی حسین حسینی در تیم ملی نوجوانان بود که 8 بار در این رده سنی به میدان رفت.
سپس در رده های زیر 21 و 23 تیم ملی توپ زده و در نهایت در 26 اردیبهشت 94 توسط کارلوس کی روش به تیم ملی بزرگسالان دعوت شد و اولین دروازه بانی را مقابل سیرالئون تجربه کرد.
عدم حضور در جام جهانی 2018
پس از انتشار لیست ملی پوشان عازم روسیه برای جام جهانی 2018 در بین گلر ها نام حسینی جوان دیده نشد و او پس از چندین بازی دوستانه برای تیم ملی و چندین بار دعوت به اردوی تیم ملی از رفتن به جام جهانی 2018 باز ماند.
حمایت روحی همسرش
خیلی وقت ها که بعد از بازی ناراحت از گل خوردنم بودم ، همسرم بهترین روان شناس برایم بوده و گفته که ناراحت نباش ، یا تو مقصر باز شدن دروازه تیم نبودی و… همین حرف هایش به من روحیه و انرژی داده.
بهترین خصوصیت اخلاقی
کم حرف هستم و مقداری هم مهربان و یک جاهایی خوب است و یک جاهایی بد. برای بعضی از آدم ها انگار زیادی مهربان بودن گناه است.
شرایط سخت در استقلال
سال اولی که به استقلال آمدم 19 سال داشتم و چند ماه در کمپ باشگاه زندگی کردم و خانه ای نداشتم.
این کمپ یک اتاق داشت بدون امکانات بود و تابستان و زمستان بدون کولر و بخاری و فقط یک تخت داشت و یک یخچال خراب!
وقتی مجبتی جباری وضعیت ما را فهمید یک بخاری برقی برای اتاقمان خرید تا گرم شویم!
در نهایت با کمک بزرگان تیم چند ماه در هتل المپیک ساکن شدم و وضعیت بهتر شد.
کمک مرحوم پورحیدری
سال دوم بالاخره تحملم تمام شد و اعتراض کردم و مرحوم پورحیدری وقتی از وضعیت من باخبر شد 35 میلیون تومان از حساب شخصی خودش به من داد تا منزل تهیه کنم.