حامد سلطانی
واکنش تند کاربران به ازدواج مجد حامد سلطانی
حامد سلطانی مجری معروف صدا و سیما که در برنامهٔ اعجوبهها نیز حضور داشت، بعد از یک سال از فوت همسر اولش، مجدداً ازدواج کرد.
وی در یک پست اینستاگرامی و با انتشار یک دسته گل، حلقههای عروسی و متنی طولانی خبر ازدواج دومش را علنی کرد.
آقای سلطانی در انتهای متنی که منتشر کرد، نوشت: «ما حالا یک خانوادهی ۳ نفره هستیم؛ خوش آمدی طبیب ما»
این خبر با واکنشهای زیادی از سوی کاربران مواجه شد و با کامنتهای تند و زنندهای او را نقد کردند.
وی دارای دو فرزند بود که فرزند پسرش به همراه همسر مرحومهاش در یک سانحه رانندگی فوت کردند و او اکنون یک دختر دارد.
حامد سلطانی با انتشار این پست و خبر ازدواجش نوشت:
یا رفیق…
توی همهی یک سال و اندیِ گذشته، هیچوقت به اندازهی امروز یک جرعه نفسِ راحت از گلویم پایین نرفته بود…
جای زخمهای روی تنمان میسوخت و استخوانمان ترک برداشته بود!
قلبمان گاهی تند میزد و گاهی آرامتر از آنی که باید…
گاهی یک چیزی مثلِ توپِ تنیس توی سَرَم این طرف و آن طرف میرفت و تب، مهمانِ ناخواندهی لحظههای ناخوشیمان بود!
نه فقط من، نه فقط همسفرِ هشت سالهی زندگیام، نه فقط پدر و مادرهایمان، همه!
هر کسی که سهمی از دلتنگی داشت، میدید، میسوخت، درد میکشید، تب میکرد و…
سخت است لبت به خنده وا شود ولی ترکهای دلت را کسی نبیند…
همهی این روزها و همیشه و تا بوده، دستِ حضرتِ خدا روی شانهمان حس میشد و میشود؛
حالا هم…
چند صباحی است که صحبت از طبیب در میان است…
نشسته و دارد یکی یکی نسخه میپیچد برای دلمان؛
یکی یکی چیدنِ آجرهای تکهپارهی دیوارِ دلِ ما، صبرِ بسیار میخواهد و همتِ بلند و دلِ دریایی، اما به لطفِ خدا هرچه که باید باشد، هست…
دل دادیم به دلِ تقدیر و قسمت، دستمان را گذاشتیم توی دستِ هم تا از نو بسازیم خانهای را که به مصلحتِ معمارِ هستی، محتاجِ مرمت بوده و چه مبارکسحری است در پیشگاه حضرتِ خورشید که امید به نورپاشیاش در لحظهلحظهی زندگیمان، دوای هر ناامیدی است…
جمعمان جمع است در این صحن و سرای پر از عطرِ بهشت؛ گمانم همهی کسانی که باید باشند هستند، حتی پدر و مادری که دلشان اقیانوسِ محبت است: حاج محمود صفری و اهلِ خانهاش، حتی بابای شهیدی که تک دخترش حالا عروسِ خانهی ماست،
دلمان قرص است به لطفِ حضرتِ محبوب، چشممان به دعاهای شما و شاکریم که همسفرِ کوچکمان هم این روزها شیرینتر میخندد…
ما؛ حالا یک خانوادهی سه نفرهایم!
خوش آمدی طبیبِ ما…