بنزین کیمیا شد!| بنزین لیتری 7 هزارتومان
سالهاست زلف چابهار گره خورده با مشکلات. خبری از پارک و سینما و خدمات اولیه هم نیست اما یکی از قطبهای گردشگری است. کیمیا شدن بنزین هم از دردسرهای تازه اهالی چابهار است.
در چابهار دکهها و دستفروشهای بنزینی به چشم میخورد که گالنها را با عنوان «بنزین تنها لیتری ۷هزار تومان» برای فروش به نمایش میگذارند. اما ماجرا چیست؟
سالهاست زلف چابهار گره خورده با مشکلات. خبری از پارک و سینما و خدمات اولیه هم نیست اما یکی از قطبهای گردشگری است. کیمیا شدن بنزین هم از دردسرهای تازه اهالی چابهار است.
به نقل از شهروند، سال که به نیمه میرسد شهر میشود میزبان توریستها و مسافران. مهمانان از راه رسیده چشم میدوزند به زیباییها اما اهالی میمانند و صفهای طولانی و بیبنزینی. جایگاههایی که محدودند و نازلهایی که اغلبشان به بهانه خرابی بیکار ماندهاند.
سهمیهای که کفاف یک هفته را میدهد
دلشان خون است از صفها و ساعتهای طولانی معطلی در پمپبنزینها. هفت شب خودشان را به پمپبنزین برسانند حدود ساعت ۱۱ نوبت پر کردن باکشان میرسد. تاکسی باشی یا خودروی شخصی فرقی ندارد، سهم مشترک معطلیهای چند ساعته است برای یک باک بنزین.
قوانین سهمیهبندی بنزین و ماجرای کارت سوخت یعنی ۶۰-۵۰ لیتر بنزین. «سهمیه کارت سوخت به زور کفاف یک هفته را میدهد.» سه هفته از ماه هم چشم میدوزد به بنزین آزاد. بنزینی که شلوغی صف و تقاضای بالای نرخش را تعیین میکند. سوختی که گاهی اوقات با ناز و با نرخ ۷هزار تومان سر ریز میشود درون باکهای خالی از بنزین. «بنزین آزاد ۱۰ لیترش میشود حدود ۱۰۰هزار تومان.»
حذف کمکهزینه سوخت ۳۰۰-۲۰۰ تومانی
شش ماه اول سال سخت نمیگذرد به ماشیندارها چون خبری از مسافر و گردشگر نیست. سال به نیمه که میرسد دردسرها شروع میشود. خیلیها مسافر چابهارند و سودای دیدن زیباییهایش را در سر میپرورانند. سوداگران طبیعت و زیباییهای چابهار سر ریز میشوند در شهر تا دردسر بنزین دامن اهالی را بگیرد. صفهای خلوت جایشان را میدهند به قطار ماشینهایی که بنزینی به باکشان نمیبینند.
نمیدانند از صفهای طولانی شکایت کنند یا از قیمت سر به فلک برداشته بنزین آزاد. مشکل کمبود جایگاه هم هست تا خون شود دلشان.
اعتراض دارند اما نمیدانند اعتراضشان را باید پیش چه کسی ببرند. بارها پیگیر ماجرا بودند از اتحادیه و جاهای دیگر اما همه بینتیجه و ابتر. دورهای که شرایط برایشان سخت شد، قول داده شد برای کمکهزینه تامین سوخت . مبلغی که ماهانه سر ریز میشد در کارتهای بانکی البته به ضمانت شماره ملی افراد.
دستفروشی بنزین!
مسأله عادی و روزانه خیابانهای چابهار. بنزینها از گالنها سر ریز میشوند درون بطریهای نوشابه خانواده برای خودنمایی پیش چشم عابران. بطریهای یکو نیم لیتری که جا خوش کردهاند روی جعبه میوههای سر و ته شده.
کاسبی ساده اما پُرسود. نه خبری از مغازه و حتی چهاردیواری است برای به نمایش گذاشتن اجناس. سر و روی کاسبیشان ساده و بیریاست. جعبه میوهای سر و ته شده و بطریهایی برای لبریز شدن از بنزین. فروشندهها هم یا به جدول گوشه خیابان تکیه دادهاند یا روی یک صندلی رنگورو رفته.
زدوبند دستفروش و جایگاهدار
ماجرا به همین سادگیها هم نیست. شهروندان چابهار از خرابشدن عمدی نازلها میگویند. نازلهایی که باید از رده خارج شوند برای طولانیشدن صفها.
ماشینهای دودی مرموز گاهی با چندین کارت سوخت سر میزنند به جایگاهها. مَشک پُر بنزین برایشان لیتری هزار و ۵۰۰ تومان آب میخورد.
بنزین، لیتری ۷هزار تومان!
راه دور و سهمیه کم کاروکاسبی فروشندههای بنزین آزاد را سکه کرده. دکهها و دستفروشهایی که گالنهای بنزین را برای فروش به نمایش میگذارند؛ بنزین تنها لیتری ۷هزار تومان! یعنی یک مسیر دو دقیقهای ۱۰ تا ۱۲هزار تومان خرج برمیدارد برای مسافر.
چابهار شهری محروم از حملونقل عمومی! شهری که تاکسی خطی به خود نمیبیند. گذر بیآرتی و مترو هم که اصلا به این گوشه کشور نیفتاده. در غیاب اینها خبری از اتوبوسها هم نیست تا کاروکاسبی تاکسیهای آزاد سکه شود.
به گفته مدیر طرح و مطالعات شهرداری چابهار شهرداری اقداماتی داشته برای راه انداختن حملونقل عمومی. اقداماتی که هنوز هم اجراییشدن را به خود ندیده.
همه بار حملونقل شهری مانده بر دوش تاکسیهای آزاد شهر. تاکسیهایی که اغلب از سهمیه محروماند. «اغلب از بنزین آزاد استفاده میکنند، بنابراین کرایهها بینهایت بالاست.» حرف از منطقه آزاد که به میان میآید چابهار هم در میان نامها به چشم میخورد. منطقه آزادی که با صدور مجوز میتواند شاهد تاکسیهای وارداتی باشد برای تسهیل زندگی شهر. در حرف چابهار را پیشانی توسعه و قطب گردشگری میبینند اما در عمل اتفاق خاصی نمیافتد.