حوادث | حوادث اجتماعی | حوادث خانوادگی
خانم مهندس مورد سرقت و تعرض سرایدار و همسرش قرار گرفت!
شوهرم به ماموریت رفته بود و در خانه تنها بودم!
اوایل تیر امسال زن جوانی به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ویژه سرقت رفت و از سرایدار خانهاش و همسر او شکایت کرد.
زن جوان گفت: در یکی از محلههای شمال تهران زندگی میکنم، همسرم برای مأموریت کاری از تهران خارج شده بود و من در خانه تنها بودم. شب حادثه به خانه یکی از اقوام رفتم اما زمانی که به خانه برگشتم، پس از ورود به پارکینگ ساختمان ناگهان متوجه سرایدار و همسرش شدم. آنها گریهکنان به سمتم آمده و مدعی شدند به درمانگاه رفته بودند اما وقتی برگشتند متوجه سرقت از خانه سرایداری شان شدهاند.
زن جوان ادامه داد: با صحبتهای سرایدار و همسرش دلم به حال آنها سوخت و گفتم الان دوربینهای مداربسته ساختمان را بازبینی میکنم و به پلیس هم خبر میدهم. اما زمانی که به سراغ دوربینها رفتم، متوجه شدم که قطع است. مرد سرایدار از من خواست به اتاقشان بروم و وضعیت بههم ریخته خانهشان را ببینم. اما به محض ورود ناگهان مرد سرایدار چاقویی را زیر گلویم قرار داد و تهدید کرد که اگر صدایم دربیاید، زنده نخواهم ماند. سپس دستهایم را بست و کارت عابربانکم را گرفت و به همسرش داد. او هم به محض گرفتن کارت و رمزش از خانه خارج شد و دقایقی بعد متوجه شدم حسابم خالی شده است.
بعد از اینکه زن سرایدار به خانه برگشت اینبار آنها با احتیاط که کسی متوجه نشود مرا با دستان و دهان بسته به خانه خودم بردند و دوباره با تهدید چاقو مجبور شدم رمز گاوصندوق را به آنها بگویم که حدود 600 میلیون تومان پول و دلار، جواهرات، طلا و 6 گوشی تلفن همراه گرانقیمت از آن سرقت کردند.
زن جوان ادامه داد: سرایدار بعد از سرقت میخواست مرا با چاقو به قتل برساند، اما همسرش مانع شد او خیلی اصرار و التماس کرد که همسرش مرا نکشد و در نهایت هم شوهرش مرا دست و پا بسته در اتاقی حبس و در را قفل کرد و رفت. من دو روز با همان حالت در اتاق حبس بودم که کم کم بیهوش شدم. دو روز بعد در بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم که همسرم وقتی از غیبت من باخبر شده با نگرانی خود را به تهران رسانده و مرا نجات داده است. با شکایت زن جوان، تحقیقات آغاز شد، چند روز بعد از سرقت، زن جوان هراسان با پلیس تماس گرفت و اطلاعات جدیدی از زوج سرایدار در اختیار مأموران پلیس قرار داد.
او گفت: برای خرید از خانه خارج شده بودم که مرد سرایدار را در نزدیکی خانهام دیدم. شروع به سر و صدا کرده و از مردم کمک خواستم. آنها هم کمک کردند و زوج سرایدار را دستگیر کردیم.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس ضمن اعتراف به سرقت گفت: من و همسرم در این خانه سرایدار بودیم و از وضعیت مالی افرادی که در ساختمان بودند خبر داشتیم. میدانستم این زن و شوهر وضع مالی خوبی دارند. از طرفی من اعتیاد به شیشه دارم و برای تأمین هزینه مواد، پول زیادی باید پرداخت کنم. وضع مالی خانم مهندس و نیاز خودم به پول باعث شد که وسوسه سرقت به جانم بیفتد.
او ادامه داد: وقتی ماجرا را برای همسرم گفتم او مخالفت کرد. اما آنقدر کتکش زدم که در نهایت موافقت کرد با من همراه شود. من میخواستم خانم مهندس را هم به قتل برسانم تا ردی از خودم بجا نگذارم اما التماسهای همسرم باعث شد که از قتل منصرف شوم.
او ادامه داد: بعد از سرقت، بدهیهایم را پرداخت و خانهای اجاره کردم و حتی یک موتورسیکلت هم خریدم وقتی پولها تمام شد، تصمیم به سرقت از خانه دیگری گرفتم اما شاکی مرا دید و دستگیر شدم. با اعتراف مرد جوان، همسرش نیز بازداشت شد و تحقیقات برای شناسایی دیگر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.