جواد عزتی با هانیه توسلی در هتلی در کیش در زخم کاری

بیوگرافی جواد عزتی و همسرش

جواد عزتی و شهرت در کنار بزرگان

جواد عزتی و ازدواج

جواد عزتی در مجموعه‌های مثل هیچ‌کس، کمربندها را ببندیم، سه دونگ، سه دونگ، مرد هزارچهره، چاردیواری، لطفاً دور نزنیم، دست بالای دست، و دردسرهای عظیم ایفای نقش کرده‌است. جواد عزتی در سریال‌های باغ مظفر، قهوه تلخ و دردسرهای عظیم ۲ و همچنین سینمایی آینه بغل نیز حضور داشت که با همسرش مه‌لقا باقری هم‌بازی بودند. جواد عزتی در  فیلم «آینه بغل» به کارگردانی منوچهر هادی بازی کرده‌است. جواد عزتی از سال ۱۳۷۵ به‌صورت حرفه ای وارد دنیای بازیگری شده‌است. جواد عزتی ابتدا در تئاتر فعالیتش را شروع و سپس در سال ۱۳۸۱ اولین کار تلویزیونی‌اش را بازی کرده‌است.

هانیه توسلی بازیگر سریال زخم کاری از حذف شدن سکانس عاشقانه اش با جواد عزتی در اینستاگرامش عکسی را به اشتراک گذاشت.

بیوگرافی جواد عزتی و همسرش

 

جواد عزتی متولد 20 دی 1360 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است.

فارغ التحصیل دیپلم رشته تئاتر از هنرستان سوره می باشد که از 15 سالگی وارد تئاتر شد و حالا همسرش خانم مه لقا باقری نیز از بازیگر شناخته شده است.

علاقه به کار هنری

مدرسه که می رفتم فیلم های کمدی جری لوییس از جمله بیماری قلابی را دوست داشتم که بعدا دو تا برادر بزرگم من را با سینما آشنا کردند .

یادم است فیلم گلنار را هفت بار در سینما و اجاره نشین ها را توی ویدیوی خانگی دیدم.

تئاتر از 15 سالگی

اولین بار سال 1375 وقتی 15 ساله بود در یک خانه فرهنگ بعد از تست وارد یک گروه تئاتر شد و از آنجا با نمایش های خیابانی و کودک شروع بکار کرد.

در جلوی دوربین

بعد از 6 سال تجربه تئاتر سال 1381 به دعوت سعید آقاخانی با مجموعه قصه های شبانه بعنوان بازیگر و صداپیشه عروسک اولین بار جلوی دوربین رفت.

جواد عزتی و شهرت در کنار بزرگان

سال 1385 شروع شهرت اش با چهارمین تجربه تلویزیونی اش در سریال باغ مظهر مهران مدیری و مجموعه قرارگاه مسکونی شروع شد.

در نهایت شهرت او با نقش بابا اتی در سال 1389 با سریال قهوه تلخ به اوج رسید

علاقه به مسافرکشی

عاشق مسافرکشی هستم تا جایی که چند وقت پیش رفتم تاکسیرانی یک ماشینی ثبت نام کنم که اونا هم تعجب کردند ولی ندادند.

من عشق می ورزم اصلا اینکه آدم های مختلف میشینن تو ماشین و باهاشون حرف می زنم.

جواد عزتی و ازدواج

جواد عزتی بعد از گرفتن دیپلم از هنرستان ترجیح داد بجای رفتن به دانشگاه ، شبانه روزی تمرین کند و بیشتر خودش را محک کند.

بسیاری از دانشجویان رشته تئاتر سال های 78 تا 83 او را از همان روهای می شناسند تا اینکه روزی در نمایش میلر به کارگردانی مه لقا باقری بعنوان بازیگر بازی کرد.

نهایتا این آشنایی در سال 1385 وقتی این زوج هر دو 25 ساله بودند به ازدواج ختم شد.

آشپزی هیئتی

من زیاد غذا درست می کنم و البته رستوران هم زیاد می روم حتی سابقه تهیه غذا با حجم بالا را هم دارم ، مثلا برای 300 یا 400 نفر غذا درست کرده ام.

سر این دیگ های هیئتی کار کرده ام و برای تعداد بالا برنج بار گذاشتم.

رستوران دار سابق

ترنج یکی از رستوران هایی است که چندین سال است در زمینه غذاهای فرنگی فعالیت می کند که مدتی جواد عزتی مدیریت ییکی از شعبات آن را برعهده داشت.

مهم است چی می خورم

اصولاً غذا خوردن برای من خیلی مهم است یعنی مهم است که چه می ‌خورم.

مثلا اگر میگو دوست نداشته باشم مطمئناً یک صبح تا شب آنقدر میگو می ‌خورم تا دوست داشته باشم چون برایم لازم است.

همیشه راضی ام

من اصولا همیشه راضی ام چون فکر می کنم آدم باید با عشق زندگی کند ، اصلا همه رنگ زندگی بسته به این است که با عشق زندگی کنی …

شغلم را دوست دارم و کارم را با عشق انجام می دهم و رنگ زندگی است برای همین همیشه راضی ام

کارهای مورد علاقه

از بین کارهایی که تا امروز انجام داده ام ، سریال های مثل هیچ کس و بی مقدمه را خیلی دوست دارم اما هنوز هم مثل روز اول پر انرژی هستم.

فوتبال دوست ندارم

اصلا فوتبالی نیستم ، آخرین بازی که دیدم نیمه دوم بازی ایران و استرالیا بود که آن هم اتفاقی شد ! نمی دانستم بازی مهم دارم می بینم.

فاصله از موبایل

هر چیزی که به موبایل ربط داشته باشد من سعی می کنم کمترین وقت را برایش بگذارم و حتی خانه که می روم موبایلم از جیبم خارج نمی شود.

تجربه کار با همه را دارم

من باید خدا را شکر کنم که توانسته ام تا به امروز با کارگردان های مختلف کار کنم چون در ایران این اتفاق براحتی نمی افتد.

کسی که با آقای اسعدیان کار می کند دیگر از سمت آقای مدیری پیشنهاد دریافت نمی کند یا کسی که با مهران مدیری کار می کند دیگر از کمال تبریزی و هومن سیدی به او پیشنهاد کار نمی دهند.

حالا یا از خوش شانسی من بوده یا زرنگی من که به هر حال برای یک بازیگر اتفاق خوبی است (باخنده)

در فکر سیمرغ

امکان ندارد بازیگری به سیمرغ فکر نکند ، من بارها و بارها همه جا گفتم خود سینمای ایران برایم بسیار مهم و ارزشمند است.

ما سینمای شکوهمندی داریم که باید به آن افتخار کنیم و بزرگترین اتفاق برای سینمای ایران همین جشنواره فجر است پس طبیعتا در کارها به سیمرغ فکر می کنم.

فیلمشناسی

● خورشید – 1398

● شنای پروانه – 1398

● مغز استخوان – 1398

● آتابای – 1398

● دوزیست – 1398

● جهان با من برقص – 1397

● ماجرای نیمروز: رد خون – 1397

● چهار انگشت – 1397

● جان دار – 1397

● ما همه با هم هستیم – 1397

● پیلوت – 1396

● لاتاری – 1396

● تنگه ابوقریب – 1396

● هزارپا – 1396

● آینه بغل – 1396

● ماجرای نیمروز – 1395

● اکسیدان – 1395

● خرگیوش – 1395

● هفت معکوس – 1394

● پارادایس – 1394

● زاپاس – 1394

● در مدت معلوم – 1393

● تگرگ و آفتاب – 1393

● شیار 143 – 1392

● فرشته ‌ها با هم می ‌آیند – 1392

● کلاشینکف – 1392

● جا به ‌جا – 1391

● همه چیز برای فروش – 1391

● همبازی – 1390 

● همه چی آرومه – 1389 

● آفریقا – 1389

● طلا و مس – 1387 

کار تلویزیونی

● بیمار استاندارد – 1395

● دردسرهای عظیم 2 – 1394

● دردسرهای عظیم – 1393

● تله فیلم پشت درهای بسته – 1393

● دودکش – 1392

● هفت ‌سین – 1391

● دست بالای دست – 1391

● تله فیلم نامه‌ های خیس – 1391

● تله فیلم وقت بزرگ شدنه – 1391

● تله فیلم نیش – 1391

● سه دونگ، سه دونگ – 1390

● تله ‌فیلم سپید مثل ستاره – 1390

● قهوه تلخ – 1389

● تله فیلم میان ماندن و رفتن – 1389

● تله فیلم بن ‌بست یلدا – 1389

● چاووش بهار – 1389

● چاردیواری – 1389

● تله فیلم ته تغاری – 1388

● لطفاً دور نزنیم – 1388

● سرزمین کهن – 1387

● مثل هیچ‌ کس – 1387

● گنج مظفر – 1386

● آرزوهای شیرین – 1386

● مرد هزارچهره – 1386

● قرارگاه مسکونی – 1385

● باغ مظفر – 1385

● کمربندها را ببندیم – 1383

● من یک مستأجرم – 1383

● قصه‌ های شبانه – 1381

 

 

مصاحبه با مه لقا باقری

مه‌لقا باقری: همیشه دوست داشتم در کنار همسرم بازی کنم

باقری در جدیدترین اثر خود به سراغ اثری از نیل سایمون، نمایشنامه‌ و فیلمنامه نویس معاصر و مشهور آمریکایی رفته است.

خانم باقری در ابتدا از فعالیت‌های کاری‌تان در این سالها بگویید.

من لیسانس کارگردانی‌ام را از دانشگاه سوره و فوق همان رشته را از دانشگاه تربیت مدرس گرفته‌ام. برای یک فرصت مطالعاتی در رشته تئاتر به آلمان رفتم و در حال حاضر در رشته بازیگری و کارگردانی فعالیت می‌کنم. در تمام این سالها حضورم در این عرصه را حفظ کرده‌ام و در حال حاضر فیلم آینه فیلم بغل را هم روی پرده دارم.

از کارگردانی تئاتر برایمان بگویید.

من و همسرم کارمان را از تئاتر شروع کردیم، همسرم از ۱۵ سالگی و من از ۱۸ سالگی به صورت حرفه‌ای تئاتر کار کرده‌ایم و در یک کلام حسابی تئاتر کار کرده‌ایم. منتها کارگردانی مقوله‌ای است که به مراتب از بازیگری سخت تر و مسئولیتش خیلی بالاتر است و من سعی کردم بیشتر وارد فضای بازیگری بشوم.