پولاد کیمیایی: دولت زیر تمام وعدههایش زد
فرزند کارگردان معروف مسعود کیمیایی است و با "سرب" پایش را در سینما گذاشت و با "تجارت" از آلمان به ایران آمد و ماندگار شد. معمولاً او را به نقش دومی کارهای پدرش میشناسند اما با کار "مرگ تدریجی یک رویا" خودش را بازیگر تلویزیون هم معرفی کرد؛ کاری که پولاد کیمیایی با گریمی خاص و نقشی متفاوت بازی کرد.
اولین بار است که در سالهای اخیر پولاد کیمیایی در فیلم پدرش مسعود کیمیایی حضور ندارد و با کار علی عطشانی به جشنواره فیلم فجر میآید؛ این بازیگر فیلم "معکوس" را در قامت کارگردانی روی پرده دارد و از برخورد غیراصولی سینماییها با آن گلایه دارد.
فرزند کارگردان معروف مسعود کیمیایی است و با "سرب" پایش را در سینما گذاشت و با "تجارت" از آلمان به ایران آمد و ماندگار شد. معمولاً او را به نقش دومی کارهای پدرش میشناسند اما با کار "مرگ تدریجی یک رویا" خودش را بازیگر تلویزیون هم معرفی کرد؛ کاری که پولاد کیمیایی با گریمی خاص و نقشی متفاوت بازی کرد.
پولاد کیمیایی سالها در سینمای پدرش مسعود کیمیایی بازی کرده و درباره جدایی از این قالب بارها صحبت کرده و گفته است که قهرمان سینمای کیمیایی بودن خودش بزرگترین فرصت است. پولاد در جریان گفتوگویش به این نکته اشاره میکند که من در فیلم "جرم" خودم را شایسته سیمرغ میدانستم اما این اتفاق نیفتاد اما درس بزرگی برای من بود که استقلالم را بیشتر کرد.
"معکوس" نام اولین فیلم سینمایی پولاد کیمیایی در مقام کارگردانی است و آخرین کارش در بازیگری به فیلم سینمایی "خفهگی" فریدون جیرانی برمیگردد و در تلویزیون هم "ماتادور" را در کنار "مرگ تدریجی یک رویا" و "ششمین نفر"، "خون بها" و قرار است با "سلفی با دموکراسی" علی عطشانی هم به جشنواره فیلم فجر بیاید.
او در ابتدای گفتوگو از برخورد نادرست و غیراصولی سینما با فیلم "معکوس" صحبت کرد و گفت: من کارگردان جوانی بودم و این سینما قدر نمیداند و به ما انگیزه نمیدهد کار بعدی را شروع کنیم؛ چرا که 33 سینما "معکوس" را نشان میدهند و 170 سینما هم به "مطرب" اختصاص داده شده است. قرار بود "مسخره باز" در گروه اول نشان دهنده و بعد از آن فیلم من را جایگزین کنند و به یک باره "مطرب" را سرگروه کردند. این نوع اکران کردن اجحاف به امثال فیلم "معکوس" است. معلوم نیست چه کسی قضاوت میکند این فیلم خوب است یا بد و چنین سانسها و وضعیت اکرانی را به آن فیلم اختصاص دهید.
کیمیایی به این نکته اشاره کرد که اصلاً "مطرب" در لیست اکران نبوده است، تصریح کرد: فیلم "مطرب" اصلاً در لیست اکران نبوده، چون دردانهای برخی از آقایان بوده خواستند الان این فیلم اکران شود. این رویهها به برخی از فیلمها لطمه میزند و آنها را نابود میکند. واقعاً با چه امیدی باید فیلم ساخت و از طرفی حال مردم خوب نیست از آلودگی هوا، بیکاری، گرانی، سختی و مشکلات؛ یا باید مطرب ساخت، فیلمی که فاقد ارزشهای سینمایی است و صرفاً برای این ساخته شده که بیخودی مردم را بخنداند و یا باید فیلم دولتی و نهادی ساخت که آن هم داستانهای خودش را دارد. با این تفاسیر در سینمای مستقل این طور کارها از بین میروند و به آنها اهمیت داده نمیشود.
وی افزود: من تجربه بازیگری در کارهای پیچیده و سخت داشتم و برای اولین بار آمدم در سینما و مخاطب را در معرض کار جدید، متفاوت و چالشی جذاب بگذارم. وقتی در شب پلانی بارندگی توأمان با مسابقه ورزشی را میبینند شاید ندانند باید چندین تانکر آب و در نبود امکانات جدید و تکنولوژیهای لازم سینمایی، چقدر کارگردان مراقبت کند تا مخاطب شاهد و ناظر این موقعیت باورپذیر باشد. هنوز هم با این امکانات و نبود زیرساختهای لازم، دو ماشین در حرکت را نمیتوانیم همزمان نشان دهیم و باید به فکر آوردن تکنیکهای جدید سینمایی باشیم نه اینکه در اختیار برخی قرار بگیرد و بس.
پولاد کیمیایی در پاسخ به این سوال که آیا قرار نیست برای تلویزیون کاری بسازد و یا بازیگری متفاوتتر و مستمرتری در این مدیوم داشته باشد، تأکید کرد: تلویزیون خصوصاً در سالهای اخیر نشان داده که دنبال کارهای جدید، متفاوت و پروژههای بزرگ و ماندگار نیست یا مشکل بودجهای دارد و یا اینکه برخی هستند که نگاهشان دمدستی و مثل سریالهای قدیمی تلویزیون نیست. من یادم است در زمان و برهه مناسبتها، سینماییها میگفتند این زمان، زمان دیدن تلویزیون است و مخاطب غرق در تماشای این مدیوم میشود.
وی خاطرنشان کرد: امروز مثل دهه 60 و 70 تلویزیون سریال نمیسازد و به تدریج افول کرده و بیشتر تولیدات تلویزیونی را کارهای عادی فرا گرفته در حالیکه تلویزیونهای دنیا یا کمپانیهای سریالسازی مثل نتفلیکس و اچ بی او سریالهایشان هم در حد سینما است. واقعاً دیگر دوره عامیانهسازی تمام شده و تلویزیون ما باید از این فضا خودش را خارج کند.
کیمیایی با اشاره به ساخت "ماتادور" و کارهای پلیسی در تلویزیون، گفت: اولاً کار حادثهای و پلیسی کمتر در تلویزیون میبینیم و ثانیاً کار ماندگاری نمیسازند. مصداق بارز آن پخش برخی از این نوع کارها است که "ماتادور" را هنوز هم میبینند. من دوست دارم در تلویزیون کار کنم بستگی دارد تلویزیون چه اندازه و قوارهای را درنظر بگیرد. ساخت کار فقط منوط به بودجه و بحثهای مادی نیست و باید با دانش و پشتوانه تحقیقی و پژوهشی سریال را جلوی دوربین ببریم؛ نه ریخت و پاشی سریال بسازیم و نه سریع و با عجله!
بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به سریال "ششمین نفر" افزود: ما زمانی که سریال "ششمین نفر" را میساختیم روزی 16، 17 ساعت کار میکردیم گاهی با قهوه خوردن خودم را بیدار و سر حال نگه میداشتم. در سینما و تلویزیون برنامهریزی حرف اول را میزند و مشتاقم اگر در تلویزیون بازیگری کنم یا کارگردانی، سراغ ژانرهای هیجانی، حادثهای و پلیسی برویم که کمتر به سراغشان میروند.
وی با اشاره به سینمای تنبلی که ادای روشنفکری درمیآورد، خاطرنشان کرد: من فکر میکنم سینمای ما در لاک خودش رفته، تنبل است و ادای روشنفکری درمیآورد. چون نمیتواند کار بزرگتری انجام دهد میترسد سراغ کارهای جدید، متفاوت و ژانرهای متنوع برود. به همین خاطر است در این سینما، ژانرهای پلیسی، وحشت و تاریخی نمیبینیم. افتادیم به جان فضایی که ادای روشنفکری دربیاورد.
کیمیایی به راهاندازی جریان سوم سینما اشاره کرد و گفت: باید در کنار این جریانهای موجود، جریان سومی راه بیفتد که سینما به سراغ کارهای جذاب برود و ژانر پلیسی عالی بسازیم معمایی و بار پژوهشی جامعی داشته باشد. من "متری شیش و نیم" را دیدم که میخواست این راه را برود و هزینه 7 میلیاردی هم صرف کرد نمیخواهم بگویم فیلم خوبی نبود اما به نظرمن ژانر پلیسی ندشاشت و نکتهای که باید به عنوان گرامر اصلی فیلم مطرح میشد اینکه پلیسی اکتشافی انجام میدهد و تلاش میکند به آن آدم برسد و به تدریج این کشف و شهود به منصه ظهور میرسد اما در مدیریت صحنههای بعد، سرسری با این موضوع برخورد میشود. ما که دلمان برای شخصیت نوید محمدزاده در قصه سوخت و حتی مخاطب با خودش میگوید چرا باید اعدام شود؟ اما این آن نتیجه مطلوب نیست، چرا که این شخصیت باعث بیچاره کردن عده کثیری در جامعه بوده است و فیلم در دو گانگی میماند.
بازیگر فیلم "جرم" و "حکم" در پاسخ به این سوال که چرا در فیلم جدید پدرتان مسعود کیمیایی نیستید، گفت: من قرارداد با "سلفی با دموکراسی" بسته بودم و نمیتوانستم در خدمت ایشان باشم و پروژه "خون شد" را هم در زمان مونتاژ میبینم و با فیلم عطشانی در جشنواره هستم. این فیلم سیاسی نیست و یک کار معناگرا است. ماجرای دو فرشتهای که یکی خوب و دیگری بد به زمین میرسند.
او درباره لیست متفاوت بازیگران فیلم جدید مسعود کیمیایی، افزود: بازیگران متفاوت و خاصی بودند و ایشان هم میتوانستند از بازیگران ستاره سینمای ایران بهره ببرند اما دنبال گیشه و ستاره نبودند و بیشتر مقصود و مفهوم فیلم برایشان اهمیت داشت.
تقریباً سینمای خود مسعود کیمیایی است و اولین بار است آنقدر از پدرم دور شدهام.
پولاد کیمیایی در پاسخ به این سوال که چرا برخی بازیگران و چهرههای معروف در حوزههای مختلف هنری در جریانات سیاسی بازی دخالت میکنند، توضیح داد: برای ما هنرمندان همیشه این شکلی است که اگر حرفی نزنیم محکوم به سکوت و نبودن در کنار مردم میشویم و اگر حرفی بزنیم هم میگویند سلبریتیها گفتهاند! به هر حال اتفاقات اخیر، تلخ بوده است. در زمان انتخابات من شخصاً از آقای روحانی حمایت کردم؛ شاید بپرسید چرا حمایت کردم؟ عاشق چشم و ابرو و لبخند زیبای ایشان نبودم؟ ایشان آمد وعدههایی داد و گفت ما داریم برجامی را پیش میبریم که قرار است آزادی بیان بیشتری را در جامعه شکل دهد و من به عنوان جوان انقلاب که سال 1359 بدنیا آمدم و همهچیز را تا الان درک کردهام و اگر از من سوال کنید من تمام این سالها در کنار دیدگاه اصلاحطلبی بودم، نه اصلاحطلبها! اصلاحطلبهایی که الان هستند متأسفانه آدمهاییاند که در ظاهر از خیلی مسائل نان میخورند اما از خیلیها تندروتر و بدترند.
وی اضافه کرد: میدیدیم آقای روحانی آمده و میگویند از تفکری نمایندگی میکند و میگوید من کلیدی دارم و میخواهم تدبیر و امیدی راه بیندازم. ما هم آمدیم از ایشان حمایت کردیم و ایشان رأی آورد؛ جامعه ما الان چهار سال است جریانی راه انداختهاند که هر روز مینویسند و میگویند شما باعث شدید! اگر ما اعتقاد به قانون جمهوری اسلامی داشته باشیم شورای نگهبانی دارد که صلاحیت ایشان را به عنوان رئیسجمهور اعلام کردهاند. چرا برای ما هشتک درست میکنند سلبریتی بیسواد و همهجا میزنید. چرا در جاهایی که لازم است از ظرفیت هنرمندان استفاده میکنید؟ حتی آقای روحانی هم همین کار را کرد و از تمام هنرمندان استفادهاش را کرد و وقتی به قدرت رسید زد زیر تمام وعدههایش.
کیمیایی تأکید کرد: یک هنرمند در جهان سوم اگر کنار مردم نباشد و سکوت کند میگویند پس به نفعش نیست و وقتی که اظهار نظری میکنید و کلیت جامعه هنری در درونش هستند تو نباشی میگویند چرا نیست؟ حتماً از جایی به او نفعی رسیده و تطمیع شده است؟ جریانی راه افتاده که ما را تخریب کنند اما کجای دنیا هنرمندانشان را تا اینجا تخریب میکنند؟
وی با اشاره به اینکه چرا معنای سلبریتی عوض نمیشود، گفت: سلبریتی یعنی چه؟ چطور وقتی ما یک واژهای به انگلیسی استفاده میکنیم همه میآیند و میگویند فارسی انتخاب کنید اما چرا معنای سلبریتی عوض نمیشود؟ چون ما خائنهایی باشیم که از آمریکا دستور میگیریم و آدمهایی هستیم که دائماً فریب میخوریم و در جامعه خوفناک هستیم.
منبع:تسنیم