انتخابات ریاست جمهوری 1400 برای یارانه چه برنامه ای دارد ! + جزئیات مهم
کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری گفت: از استضعاف اقتصادی مردم نباید در راستای رسیدن به قدرتی که مدعی است می خواهد همان مشکل را حل کند سوء استفاده کرد به بیان دیگر هدف نباید، وسیله را توجیه کند.
انتخابات ریاست جمهوری 1400 در سه ماهه نخست سال 1400 برگزار خواهد شد. مجلس قوانین مربوط به انتخابات ریاست جمهوری را اخیرا تغییر داده است. نزدیک به یک ماه تا ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باقی مانده اما فضای سیاسی کشور نه تنها انتخاباتی نشده بلکه در غباری از تردید جریانات سیاسی برای اجماع بر سر کاندیداهای مورد توافق فرو رفته است. در انتخابات ریاست جمهوری 1400 حداقل سن داوطلبان 40 سال اعلام شده است. اخبار انتخابات ریاست جمهوری 1400 را در خبر روز دنبال کنید.
حسن سبحانی، از کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ است و در دو دوره انتخابات یازدهم و دوازدهم هم کاندیدای ریاست جمهوری شده اما هر دو بار به دلایل نامعلوم، با عدم احراز صلاحیت از سوی شورای نگهبان روبهرو شد. او که سابقه سه دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه خود دارد و از مخالفان پرداخت یارانه در زمان تصویب آن در مجلس بود در بخشی که مشروح آن به زودی منتشر خواهد شد، در این باره تاکید کرد: به رغم اینکه جزو نخستین مخالفان پرداخت یارانه نقدی بودم الان با قطع آن موافق نیستم چون تبعات بسیار سنگین تری برای محرومان به بار میآورد.
انتخابات ریاست جمهوری / به نیت کسب رأی سخن نمیگویم
او در پاسخ به این سوال که اگر رئیسجمهوری شوید درباره یارانه و مسکن به ویژه با فضاسازی و وعدههای برخی کاندیداها مبنی بر ساخت مسکن ارزان یا افزایش مبلغ یارانه، چه برنامه دارید، گفت: ابتدا باید بگویم که هم توهین به شخص خودم و هم توهین به مخاطبانم میدانم که به نیت کسب رأی آنها از یک سری انگیزش هایی که در زندگی مردم ملموس است سخن بگویم. بنده راهی ندارم که گفته ام را اثبات کنم اما به واقع احساس من این گونه است.
این نماینده ادوار مجلس ادامه داد: درباره یارانهها نیز باید بگویم که من با اجرای نقدی یارانهها در آغاز مخالف بودم در واقع بر این باور بودم که این هدفمندی نیست بلکه افزایش نرخ حاملهای انرژی است که در مجلس هشتم اتفاق افتاد. نامه هایی را هم در مخالفت به مقامات ذیربط در این باره نوشتم.
سبحانی خاطرنشان کرد: همانطور که میدانید پرداخت یارانه هدفمند نیست. همه یارانه دریافت میکنند فقط قیمتها افزایش پیدا کرده است، اما هر چند در آن زمان، با پرداخت یارانه نقدی مخالف بودم ولی درحالحاضر که یک دهه در حال اجرا شدن است با قطع آن به دو دلیل مخالفم.
پرداخت یارانه کمک اجتماعی به محرومان است
او اضافه کرد: نخست این که، عده زیادی که گرفتار مشکلات هستند الان وابسته به یارانه هستند. دوم اینکه، شرایط اقتصادی هم به گونهای نیست که به همه مردم بگوییم بروند کار کنند. لذا درحالحاضر باید وضع موجود را اصلاح کرد؛ در واقع به جای اینکه بگوییم به ثروتمندان یارانه پرداخت نشود که هیچ گاه رخ نمیدهد باید گفت این کمکهای اجتماعی برای اقشار فقیر و محروم است.
شاید بتوان جامعه هدف یارانه بگیر را به ۳۵، ۳۰ میلیون رساند
این اقتصاددان عنوان کرد: اثبات این که بگوییم فردی ثروتمند است کار سختی است اما اگر افراد خودشان ثابت کردند که محروم هستند حتما باید یارانه دریافت کنند. بدین ترتیب به جای اینکه ۸۰، ۷۵ میلیون نفر یارانه بگیرند شاید بتوان جامعه هدف را به ۳۵، ۳۰ میلیون نفر رساند و بهتدریج این وضعیت را اصلاح نمود.
مخالف پرداخت یارانه نقدی بودم اما الان....
کاندیدای پیشین ریاست جمهوری تاکید کرد: بنده به رغم اینکه جزو نخستین مخالفان پرداخت یارانه نقدی بودم الان با قطع آن موافق نیستم چون تبعات بسیار سنگین تری برای محرومان به بار میآورد.
او در پاسخ به این سوال که از آیا با افزایش مبلغ یارانه موافقید یا خیر؟ تصریح کرد: میزان یارانهای که پرداخت میشود بسته به اینکه چه کسانی، آن را دریافت میکنند باید متناسب با شرایط آن افراد پرداخت شود. عدهای هستند که هیچ درآمدی ندارند یا بیمه ندارند یا پیرمرد و پیرزن از کار افتاده هستند یا معلول جسمی - ذهنی هستند و به بیانی دیگر اصلا نمیتوانند درآمدی داشته باشند قطعا هزینه زندگی این عده باید تامین شود.
نباید درباره یارانهها کور و یکنواخت عمل کرد
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در عین حال برخی نیز، هر چند درآمدهایی دارند اما کسر درآمد زندگی دارند منطقا برای این گروهها و طبقات به میزان کسری درآمدشان باید یارانه تعلق بگیرد. از این رو در این ارتباط نباید کور و یکنواخت عمل کرد هرچند کار سختی است و به مطالعات بسیاری نیاز دارد.
سبحانی در پاسخ به این سوال که در حوزه مسکن، به مدلی که دولت احمدی نژاد تحت عنوان مسکن مهر اجرا کرد انتقاد وارد شد که طرح خوبی برای مردم نبود و یا طرح مسکن ملی و اجتماعی که دولت روحانی اجرا کرد، شما کدام مدل را برای دولت خودتان میپسندید؟ اشاره کرد: بنده الان قاعدتا طراحی هر کاری و از جمله مسکن را ندارم. هر کدام از اینها در واقع وزارتخانه و تشکیلاتی دارند که باید در این باره مطالعه کنند و تصمیم به نوعی نتیجه خرد جمعیِ کارشناسی معطوف باشد.
با تغییر دولتها نباید نظام کارشناسی تغییر کند
نماینده ادوار مجلس ادامه داد: به بیان دیگر دولتها که تغییر میکنند نباید نظام کارشناسی را تغییر دهند بلکه معمولا باید سطوحی از مقامات نظام سیاسی جابه جا شوند. بنابراین باید بررسی و مطالعه کرد که شرایط به چه صورت است. آنچه مسلم است این است که از اصول قانون اساسی، زمینهسازی برای داشتن مسکن است این جزو اصول و گفتمان قانون اساسی است، در مورد چگونگی تحقق آن هم در جغرافیاهای مختلف، باید نظام کارشناسی تعیین تکلیف کند.
مسئله تثبیت قیمتها سیاسی شد
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که اگر بخواهید به ۲۰ سال قبل بازگردید آیا فکر میکنید مسئله تثبیت نرخ هایی که مجلس هفتم انجام داد، در آن مقطع زمانی تصمیم درستی بود؟، عنوان کرد: یکی از روشهای پوپولیستی مطرح نحوه مواجهه با آن تصمیم مجلس است البته به دو صورت میتوان با این مصوبه مجلس برخورد کرد. نخست برخورد کارشناسی و علمی و دیگری برخورد سیاسی است. بنده برخورد سیاسی با این مصوبه مجلس را نمیپسندم چه از سوی مخالفان آن و چه از سوی اصولگرایانی که بگویند ما کار درستی انجام دادیم زیرا این بحث را به یک بحث سیاسی تبدیل کردند و از اهمیت آن کاستند.
او ادامه داد: اما از نظر اقتصادی که بنده به دنبال آن بودم باید به چند نکته توجه کرد. نخست اینکه شرکت دولتی از لحاظ هدف تأسیس با شرکت خصوصی متفاوت است و هیچ کس در این بحثی ندارد چون وقتی دولت، شرکتی تاسیس میکند برای هدفی این مهم را انجام میدهد. بنابراین شرکت ملی نفت و یا برق لزوما نه برای منفعت خصوصی که در راستای تامین منافع عمومی تاسیس شدهاند.
ما نمایندگان مردم بودیم و باید از مردم دفاع میکردیم
او ابراز کرد: انصافا آن تصمیم برای کسانی که اقتصاد خرد بدانند با مبانی اقتصاد خرد تطبیق پیدا میکند از وجاهت علمی بر خوردار بوده و هست. چون شرکتهای عرضهکننده از جمله نفت، برق و گاز انحصاری بودند و هستند از این رو مردم مجبورند از آنها خریداری کنند اگر رقابتی بود مردم از دیگران خریداری میکردند اما آنها انحصاری بودند و بدون دلیل قیمتها را افزایش میدادند در عین حال شرکت دولتی بودند و خصوصی نبودند ما هم نماینده مردم بودیم و در دفاع از اقتصادیات مردم میگفتیم اگر میخواهید نرخ را افزایش دهید باید دلیل داشته باشید. تمام ماجرا این بود.
او در پاسخ به این سوال که آیا منظورتان این است که آن تصمیمی که مجلس در آن مقطع شش ماهه گرفت در زمان اجرا در دولت احمدی نژاد به درستی اجرا نشد؟ گفت: آنها برای افزایش نرخ حاملهای انرژی لایحهای به مجلس نیاوردند. اما در سالهای بعد که ما سهمیه بندی را پیش بردیم و یک سری پیشرفت هایی هم حاصل شد یعنی بدون افزایش قیمت، مصرف کم شد، با تقدیم لایحه افزایش قیمتهای حاملهای انرژی تحت عنوان جعلی هدفمندی یارانه ها، هم سهمیه بندی و هم ممانعت از افزایش بدون منطق اقتصادی و فنی قیمتها را منتفی کردند.
احمد کریمی اصفهانی گفت: آقای رئیسی فردی است که میتواند موجب وحدت و همگرایی در جریان اصولگرایی شود بنابراین ۵۰ درصد قضیه تمام است.
رییسی پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ می گذارد؟
معادلات انتخابات ریاست جمهوری وارد فاز سریع خود شده است، هر روز گویا اتفاق جدیدی میافتد و مسیر تحولات تغییر میکند.
احمد کریمی اصفهانی درباره آخرین وضعیت تصمیم گیری در جریان اصولگرا برای انتخاب نامزد نهایی گفت: تمام گروهها و مجموعههای مختلف به طور مشخص شورای وحدت و شورای ائتلاف روی حمایت از آقای رئیسی بحثی ندارند. آقای رئیسی فردی است که میتواند موجب وحدت و همگرایی در جریان اصولگرایی شود بنابراین ۵۰ درصد قضیه تمام است.
ی با بیان اینکه امروز جامعه نیز اعتقاد دارد ریاست جمهوری آقای رئیسی میتواند منشأ حل معضلات و مشکلات کشور باشد، افزود: با وجود رضایت مجموعههای اصولگرا، ۵۰ درصد دیگر مربوط به نگاه و نظر آقای رئیسی است. با این حال او تاکنون هیچ نوع تمایلی برای کاندیداتوری نشان نداده و درباره این موضوع به جمع بندی نرسیده است.
عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری اظهار کرد: فارغ از تصمیم آقای رئیسی نمیتواند انتخابات یله و رها باشد. تاکنون ۹۰ نفر برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کردهاند و همه نیز مدعی هستند «رهنمودهایی که رهبر انقلاب درباره انتخابات ریاست جمهوری دادهاند در من صدق میکند.» این هم از عجایبی است که ما داریم مشاهده میکنیم.
وی افزود: حُب ریاست باعث شده که تعداد کاندیداها به ۹۰ نفر رسیده است بنابراین گروه ها، جبههها و مجموعههای مختلف باید به یک جمع بندی برسند تا از تکثر کاندیداها پیشگیری شود. حالا اگر آقای رئیسی نامزد انتخابات ۱۴۰۰ شد حضور او میتواند عامل وحدت شود اما اگر نیامد حداقل میتوان از حالا برای جلوگیری از تکثر تدبیر کرد.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه درباره رایزنیها با آیت الله رئیسی برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ بیان کرد: شخصیتها و افراد مختلف با ایشان صحبت هایی انجام داده اند، به رغم تماسهای متعدد اما تا به امروز آقای رئیسی هیچ گونه تمایلی نشان نداده است. حالا باید دید در آینده ایشان چه سیاستی را در پیش میگیرد.
کریمی اصفهانی درباره اجماع اصولگرایان بر کاندیداتوری قالیباف گفت: یکی از کسانی که مطرح است و مورد تأیید قرار گرفته آقای قالیباف است. البته آقای قالیباف نیز تاکنون شخصا برای ورود به عرصه انتخابات اعلام نکرده، درحالحاضر یکی از کسانی که جدی تر نامش مطرح میشود و در مظان قرار دارد بعد از آقای رئیسی، آقای قالیباف است.
کمتر از یک ماه تا روز ۲۱ اردیبهشت آغاز زمان ثبت نام سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است؛ افراد بسیاری نامزدی خود را به صورت رسمی و تلویحی اعلام کردهاند که در این میان نام وزرا و اعضای کابینه دولت نهم و دهم بیش از دیگران به چشم میخورد. شاید بتوان گفت بهصورت بالقوه هیچ رئیس دولتی مانند محمود احمدی نژاد وزرای آماده برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ندارد.
انتخابات ریاست جمهوری / وزیر اسبق یا گزینه پوششی
همین هفته گذشته بود که محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان دولت نهم و دهم از نامزدی خود برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ خبر داد. وی که از سوی محمود احمدی نژاد به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان معرفی شده بود، ۱۲ مرداد سال ۱۳۹۰ با ۱۶۵ رای موافق، ۶۱ رای مخالف و ۱۹ رای ممتنع وزیر ورزش و جوانان شد.
عباسی درباره نامزد شدنش در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: من در حال تدوین راهکارهای برونرفت از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم هستم، اما در مورد چگونگی ورود به انتخابات ۱۴۰۰ به زودی توضیح خواهم داد. ولی آنچه قطعی است، اینکه بنده به جد به دنبال تقویت رویکرد ولایتمدارانه نظام و پایبند به جریانهای وحدتبخش انقلابی هستم.
او افزود: بنده هیچ دیداری با محمود احمدینژاد نداشتهام و مِنبعد از اینجور شایعات با اهداف متعدد زیاد شنیده خواهد شد.
پیشتر گفته شده بود که در صورت تأیید نشدن صلاحیت احمدینژاد برای انتخابات آتی، او از نامزدی محمد عباسی، وزیر دولتش حمایت خواهد کرد.
از وزیر تعاون تا وزیر نفت
چهره دیگری که از اعضای کابینه احمدی نژاد برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام نامزدی کرده محمد ناظمی اردکانی است. ناظمی اردکانی ۶۶ ساله نخستین وزیر تعاون در دولت محمود احمدینژاد بود که در سال ۱۳۸۵ کنار گذاشته شده و محمد عباسی جایگزین وی شد. او همچنین استانداری قم و ریاست سازمان ثبت احوال کشور را در سابقه خود دارد. گفتنی است جامعه اسلامی مدیران از ورود محمد ناظمی اردکانی دبیرکل این حزب حمایت کرده است.
دوستان صمیمی کارهای قدیمی؛ دورخیز کابینه احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰
رستم قاسمی وزیر احمدی نژاد که مدتی وزارت نفت را اداره میکرد هم غیر رسمی اعلام نامزدی کرده است. وی دانشآموخته کارشناسی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف است و فعالیت خود را از سال ۱۳۶۰ در سپاه پاسداران آغاز کرد و در طول جنگ تحمیلی رژیم بعث به کشورمان از اعضای این نهاد بود. او در فاصله سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا فعالیت میکرد.
دورخیز کابینه احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰
قاسمی درباره ورود خود به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: در مورد ریاست جمهوری هنوز به جمع بندی نهایی و اعلام رسمی حضور نرسیدهام، اما مشکلات کشور بسیار است و امروز مهمترین مشکل بر اساس آمارها و نظرسنجیها عمدتا اقتصادی است؛ که در درجه اول میتوان اشتغال را نام برد. حتی امروز بخش قابل توجهی از مشکلات فرهنگی کشور، مشکلات اجتماعی کشور منشأ اقتصادی دارد.
او همچنین از نامزد شدن نظامیها در انتخابات ریاست جمهوری دفاع کرد و افزود: اولا از نظر قانونی و اینکه نظامیها میتوانند در انتخابات شرکت کنند یا نه، حتما میتوانند شرکت کنند و منع قانونی برای حضور نظامیها وجود ندارد. دوم اینکه من عضو سپاه پاسداران هستم و همواره هم این را گفتم، اما امروز شرایط کشور یک شرایط خوبی نیست، ما در ایستگاه خوبی در حوزه اقتصادی قرار نداریم و من یک آدمی هستم که تقریبا بعد از جنگ عمرم را در کار اقتصادی کشور گذراندم و میخواهم قدمی در این راستا بردارم؛ بنابراین این را میتوانم بگویم با این نگاه مردم طبیعتا نگرانی ندارند.
نامزد جبهه پایداری و وزیر سابق
صادق محصولی وزیر کشور احمدینژاد در سال ۸۸ و بعد هم وزیر رفاه و تأمین اجتماعی یکی از گزینههای انتخاباتی ۱۴۰۰ است. او بهطور ویژه نامزد جبهه پایداری است و تا جایی که مشخص است، قصد ائتلاف با اصولگرایان را ندارد. او بهتازگی حملات تندی به تشکیلات ائتلافی اصولگرایان کرده و آنها را پدرخوانده و پدرسالار خوانده است. محصولی رئیس ستاد انتخاباتی محمود احمدینژاد در نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بود.
دبیرکل جبهه پایداری در پاسخ به این سوال که آیا او با احمدینژاد و پرویز فتاح دیدار داشته، گفت: اینکه با احمدینژاد دیدار میکنم یک حرف دروغ است. ولی جدای از این، من با خیلیها جلسه دارم، ولی اینکه دیدار با پرویز فتاح را مرتبط به احمدینژاد کنیم خطاست.
آقای سخنگو وارد میشود
رامین مهمانپرست سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه و سفیر پیشین ایران در لهستان و قزاقستان چهره دیگری بود که در نشست خبری حضور خود به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری امسال را رسما تایید کرد. وی با اشاره به کاندیداتوریاش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و سال ۹۸ ادامه داد: با برنامههای اساسی در حوزه سیاست خارجی و داخلی به عنوان نامزد انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری میکنم.
مهمانپرست با تاکید بر اینکه افرادی که شایستگی حضور و ارائه طرح و برنامه برای ریاست جمهوری را داشته باشند پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری خواهند گذاشت، اظهار کرد: ائتلاف وحدت ملی، فردی را که برای انتخابات ریاست جمهوری برنامه داشته و توانایی تغییر اداره ساختار اداری کشور را داشته باشد را حمایت میکند. مردم بر اساس چهره یا شکل به افراد رای نمیدهند؛ بلکه فردی که برای اداره کشور نامزد شده باید دارای طرح و برنامه خاصی باشد.
رئیس ائتلاف وحدت ملی با اشاره به اینکه رویکرد ملی برای مبارزه با فساد در کشور ایجاد شده، تصریح کرد: بنده در انتخابات ریاست جمهوری قبل پس از کاندیداتوری استعفا دادم و در انتخابات ۹۸ مجلس نیز نامزد شده بودم و این دوره ریاست جمهوری با توجه به اینکه برنامه اساسی برای اداره کشور دارم، قطعا تا انتها حضور خواهم داشت و شرکت خواهم کرد.
ما ۵۰ درصد راضی هستیم
حمیدرضا حاجیبابایی نماینده مردم همدان در مجلس یازدهم و وزیر آموزش و پرورش دولت احمدینژاد هم از کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ خبر داده است. حاجی بابایی با اشاره به کاندیداتوریاش در انتخابات پیش رو گفت: من یک طرف قضیه هستم، یک طرف دیگر مردم هستند. ۵۰ درصد ما راضی هستیم، ۵۰ درصد هم مردم باید بخواهند.
همچنین وی درباره رابطهاش با رئیس دولت نهم و دهم اظهار کرد: دولت نهم و دهم را دولتهای کارآمدی میدانم و معتقدم کار کردند، از نظر سیاسی هم دوست ندارم ورود پیدا کنم، خودم در دولت بودم، ظرفیت کار بالا بود. درست است که ظرفیت مالی هم خوب بود، اما روحیه کار و پیگیری و جسارت در تصمیمگیری خیلی خوب بود.
علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی احمدینژاد هم گرچه شخصا و رسما خودش هنوز اعلام نامزدی نکرده؛ با اینحال نامش در رسانهها در فهرست نامزدهای انتخاباتی اصولگرایان بهعنوان گمانهزنی همواره آورده میشود.
سیدغنی نظری خانقاه نماینده حوزه انتخابیه خلخال و کوثر در مجلس یازدهم درباره کاندیداتوری علی نیکزاد گفت: تا الان چیزی در این مورد به ما گفته نشده، اما بعید نیست. بستگی دارد در این یک سال در مجلس چگونه کار کند. ولی در حد ریاست جمهوری هست. حالا اینکه به این فکر برسند یا نرسند و چه اتفاقاتی در این یک سال بیافتد؛ عملکرد ایشان در این یک سال خیلی مهم است. میشود ایشان را ضعیف یا قوی کند.
دوستان صمیمی کارهای قدیمی
نیکزاد در دولت نهم، از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ استاندار اردبیل و در دولت دهم از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ وزیر مسکن و شهرسازی بود و با حفظ سمت، از ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰ نیز سرپرستی وزارت راه را برعهده داشت؛ در آن مقطع پس از پایان یافتن مهلت سرپرستی نیکزاد در وزارت راه، رهبر معظم انقلاب با ابقای او در این سمت، موافقت کرد و حکم سرپرستی او را تا پایان خرداد ۱۳۹۰ تمدید کرد.
پس از ادغام دو وزارتخانه، در فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ نیز بعنوان وزیر راه و شهرسازی فعالیت میکرد. او در سال ۱۳۹۱ برای مدتی کوتاه نیز سرپرستی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را برعهده داشت.
ترافیک در مسیر پاستور به شدت شلوغ است و نکته مشخص این است که همه باید صبر کنیم تا زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم فرا برسد و این اما و اگرها پایان یابد، اما و اگرهایی که شیرینی هر انتخاباتی هستند.
نزدیک به یک ماه تا ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم باقی مانده اما فضای سیاسی کشور نه تنها انتخاباتی نشده بلکه در غباری از تردید جریانات سیاسی برای اجماع بر سر کاندیداهای مورد توافق فرو رفته است.
ثبتنام نامزدهای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ از ۲۱ اردیبهشت آغاز میشود. انتخاباتی که قرار است ۲۸ خرداد و در شرایط کرونا یی برگزار شود. در این روزها انگار وضع جریانات سیاسی کشور هم مانند عاقبت کرونا، مبهم و پیچیده شده و مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار سیاسیونی است که سودای رسیدن به پاستور را در سر دارند.
خیلیها معتقدند که سیاست برای آنان که بیرون گود هستند قابل پیشبینی نیست و از طرفی پیچیدگیهای سیاست در ایران این موضوع را دوچندان میکند. با این حال از برآیند تحرکات اخیر سیاسیون و نامزدهای بالقوه انتخابات، جهتگیریهای جریانات سیاسی کشور، برخی نظرسنجیها و فعالیتهایی که به خاطر جبر زمانه بسیاری از آنها به فضای مجازی منتقل شدهاند، شاید بتوان چند سناریوی احتمالی را برای انتخابات پیش رو پیشبینی کرد.
خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ و آغاز جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران که روز به روز با اضافه شدن تحریمهای جدید، فشار آن افزایش یافت، باعث شد تا دولت اعتدالگرای حسن روحانی نتواند شعار معروف "هم سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد" را عملا محقق کند و رئیسجمهوری که رای ۱۸ میلیونیاش در سال ۹۲ به ۲۴ میلیون در سال ۹۶ افزایش یافته بود در ماههای آخر کار خود مورد شدیدترین حملهها قرار گرفته است.
کاهش شدید فروش نفت ایران ، ایجاد مشکلات فراوان در تامین ارز، قطع روابط بانکی سایر کشورها با ایران (به دو دلیل تحریم آمریکا و تصویب نشدن دو لایحه باقی مانده FATF)، تحریم کالاهای اساسی و حتی دارو، ناتوانی در دریافت طلب ایران از دیگر کشورها و... تنها مواردی از این جنگ اقتصادی بود که در سه سال گذشته مشکلات عدیدهای را برای اقتصاد کشور و معیشت مردم ایجاد کرد؛ از افزایش نرخ ارز و طلا گرفته تا بالا رفتن نجومی قیمت کالاها، از ناتوانی در تامین نیازهای روزمره مردم تا بالا رفتن نرخ تورم. آثار جنگ اقتصادی به همراه ضعف مدیریتی در برخی بخشها، سنگاندازی بعضی از مخالفان دولت، کارشکنی کاسبان داخلی و خارجی تحریم و البته معضل یک ساله کرونا همه و همه دست به دست هم دادند تا دستاوردهای دولت اول روحانی نه تنها به باد رود بلکه رئیسجمهور به سیبل تمامی انتقادات بدل شود.
حسن روحانی با حمایت اعتدالگرایان و اصلاحطلبان در دو انتخابات به پیروزی رسید
حسن روحانی با حمایت اعتدالگرایان و اصلاحطلبان در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ به پیروزی رسید و تلاش کرد از معتدلین دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب در دولتهای خود استفاده کند. از زنگنه اصلاحطلب گرفته تا رحمانیفضلی اصولگرای نزدیک به لاریجانی، از شهیندخت مولاوردی منتقد شورای نگهبان گرفته تا حسینعلی امیری عضو سابق شورای نگهبان، همه زیر چتر اعتدالگرایی روحانی جمع شدند تا تقریبا دولتی فراجناحی تشکیل شود اما به هر حال اصلاحطلبان به عنوان حامی اصلی دولت روحانی شناخته شدند و حتی روزنامهای که در سال ۹۲ معتقد بود روحانی اصولگرایی است که به ریاست جمهوری رسیده، پس از آغاز مشکلات دولت در دو سه سال اخیر انگشت اتهام مشکلات را به سوی اصلاحطلبان نشانه رفته و این دولت را رحم اجارهای اصلاحات مینامد. دولتی که با شعار مذاکره و مصالحه با دنیا به خصوص آمریکا بر سر کار آمد و تا سال ۹۷ هم توانست به خوبی به شعارهای خود عمل کند اما خروج ترامپ از برجام ، همه معادلاتش را به زد.
با توجه به شرایط فعلی کشور به نظر میرسد افراد مرتبط با دولت و حامیانش ممکن است از شانس کمی در انتخابات آینده برخوردار باشند. اسحاق جهانگیری که در انتخابات ۹۶ به عنوان پدیده مطرح شده بود و بسیاری معتقد بودند که پس از روحانی میتواند ادامهدهنده دولت موفق اعتدال باشد، این روزها به جرم معاون اولی روحانی از سوی جناح مقابل و برخی شبکهها و برنامههای صداوسیما به عنوان یکی از متهمان وضع فعلی کشور شناخته میشود. علیه محمدجواد ظریف که همین چند سال پیش به خاطر موفقیتش در به سرانجام رساندن مذاکرات فرسایشی هستهای با امیرکبیر مقایسه میشد، سریال میسازند و در تریبونهای مختلف او را خائن خطاب میکنند. قصه سایر نزدیکان و وابستگان به دولت روحانی هم تقریبا شبیه معاون اول و وزیر امور خارجه است. اما این اتفاقات میتواند روی دیگری هم داشته باشد.
تاثیرگذاری احیای برجام یا شکست مذاکرات قبل از انتخابات ریاست جمهوری
موضوع احیای برجام و برداشته شدن تحریم های آمریکا شاید یکی از مولفههای تاثیرگذار در انتخابات ۱۴۰۰ باشد.
سناریوی اول
در سناریوی اول فرض بر این است که دور جدید مذاکرات ایران و طرفهای برجام به نتایج مثبتی برسد و هر دو طرف ایران و آمریکا به تعهدات برجامی خود بازگردند. البته این اتفاقات و بازگشت کامل به برجام شاید تا پیش از انتخابات به صورت کامل به نتیجه نرسد و ماهها طول بکشد اما باز شدن فضای تنفسی برای ایران، کم شدن فشار حداکثری آمریکا، آزاد شدن بخشی از پولهای بلوکه شده ایران و فروش بیشتر نفت و ورود ارز به کشور میتواند شوک مثبتی را به اقتصاد ایران وارد کند.
همین موضوع میتواند به نزدیکان اعتدالگرایان فرصتی بدهد تا در انتخابات با مطرح کردن موضوع ادامه مذاکرات و تلاش برای رفع کامل تحریمها و محدودیتهای ایران، برگ برندهای را در دست داشته باشند. برگی که مخالفان برجام اکنون در دست دارند و با بینتیجه خواندن آن تلاش میکنند نیروهای اعتدالی و حامیان مذاکرات را با این توجیه که ادامه رویکرد دولت اعتدال به ادامه وضع اقتصادی موجود منجر میشود، از صحنه انتخابات خارج کنند.
سناریوی دوم
اگر مذاکرات برجامی به نتیجه مناسبی نرسد و وضعیت معیشتی مردم و فشار اقتصادی بیشتر شود، وابستگان به دولت روحانی و حامیان او عملا شانس چندانی برای پیروزی در انتخابات نخواهند داشت و منتقدان دولت و مذاکره، میتوانند شانس بیشتری برای پیروزی خود در نظر بگیرند. در این میان اصولگرایانی که از ابتدا با برجام مخالف بودند و حتی آن را خیانت و خسارت محض میدانستند میتوانند با مطرح کردن درست بودن ادعایشان، دست بالا را در انتخابات داشته باشند. با این فرض، حتی شانس پیروزی برخی نیروهای تندرو بالا خواهد رفت.
ناامیدی مردم از انتخابات
ناامید شدن مردم ازصندوقهای رای که ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود میتواند مولفه تاثیرگذار دیگری در نتیجه انتخابات باشد. نبود کاندیداهایی از سلایق مختلف و شرایط اقتصادی سخت کنونی میتواند دو دلیل قهر مردم از صندوق رای برای نشان دادن اعتراضشان به وضع موجود باشد.
سناریوی سوم
در صورت چنین اتفاقی گفته میشود که اصولگرایان میتوانند شانس بسیار بالایی در انتخابات داشته باشند. اگر بر فرض کاندیداهای حداکثری اصلاحطلبان در انتخابات تایید صلاحیت نشوند بخشی از بدنه اجتماعی آنان با سرخوردگی، امیدی به انتخابات نخواهند داشت و یک رقابت درونگروهی میان اصولگرایان برگزار خواهد شد. مدلی تقریبا شبیه انتخابات مجلس یازدهم.
سناریوی چهارم
با وجود اینکه رهبر انقلاب همواره در سخنان خود بر لزوم مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تاکید داشتهاند اما برخی جریانات تندرو با این توجیه که مشارکت بالای مردم منجر به شکست کاندیدای مورد نظر آنان خواهد شد تلاش میکنند با دلایل مختلف، مردم را از صندوق رای ناامید کنند و جالب اینجاست با وجود اینکه به ظاهر خود را حامی رهبری نشان میدهند اما از تبلیغ این موضوع یعنی تلاش برای کم کردن مشارکت مردم به هر روشی، ابایی هم ندارند. نظر این تندروها این است که مردم صلاح خود را نمیدانند و درست انتخاب نمیکنند پس مهم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا نباشد بلکه مهم این است که کاندیدای مورد نظر آنان در یک انتخابات با مشارکت پایین به پیروزی برسد. به همین دلیل با کارشکنی در حل مشکلات و گروگان گرفتن معیشت مردم و یا تلاش برای حذف رقیب، سعی میکنند در مسابقهای تک نفره پیروز انتخاباتی ولو حداقلی باشند.
حضور حداکثری مردم در انتخابات ریاست جمهوری
حضور سلایق مختلف سیاسی و ایجاد فضای رقابتی پرشور مولفه مهم دیگری است که میتواند بر نتیجه انتخابات تاثیر بگذارد. اگر بر فرض کاندیداهای حداکثری اصلاحطلبان در انتخابات تایید صلاحیت شوند و کاندیداهای اعتدالگرای نزدیک به دولت، مستقلها و کاندیداهای اصولگرایان در انتخابات حاضر باشند شاید بتوان روی حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای حساب ویژه باز کرد.
سناریوی پنجم
با این فرض اصلاحطلبان و اعتدالگرایان مانند انتخابات ۹۲ و ۹۶ احتمالا مجبور به ائتلاف با یکدیگر خواهند شد و از طرفی اصولگرایان هم که از هم اکنون با تعدد کاندیداهای احتمالی مواجهند برای شکسته نشدن آرایشان مجبور خواهند بود مانند انتخابات ۹۶ روی یک کاندیدای واحد به توافق برسند. در این صورت انتخاباتی رقابتی ایجاد خواهد شد و جناحی که بتواند برنامه بهتری برای اداره کشور و رفع مشکلات ارائه دهد میتواند امیدوار به پیروزی باشد. شاید همان موضوع اول یعنی احیای برجام و برداشته شدن برخی از تحریمها که بهبود نسبی شرایط اقتصادی را به دنبال خواهد داشت به اصلاحطلبان و اعتدالگرایان روحیه و دلایل بیشتری برای پیروزی بدهد اما از طرفی اصولگرایان هم تلاش خواهند کرد با یادآوری مشکلات سه سال اخیر، دولت اصلاحطلب-اعتدالی را ادامهدهنده وضع موجود معرفی کنند و ناراضیان از وضع کنونی اقتصادی را به سمت خود بکشانند. در این میان برخی کاندیداها که به وجود گرایشات جناحی گذشته خود، در حال حاضر خود را مستقل معرفی میکنند هم ممکن است بتوانند بخشی از مردم را که از دو جناح اصلی اصلاحطلب و اصولگرا ناامید شدهاند به سمت خود بکشانند.
تاثیر احمدینژاد
احمدینژاد برخلاف سالهای ۹۲ و ۹۶، این بار میتواند به مولفه تاثیرگذاری در انتخابات بدل شود. او در سال ۹۲ از اسفندیار رحیممشایی حمایت کرد اما احراز نشدن صلاحیت مشایی، عملا احمدینژاد را از بازی انتخابات ۹۲ خارج کرد. در سال ۹۶ هم احمدینژاد به همراه حمید بقایی برای کاندیداتوری ثبتنام کرد اما صلاحیت هیچ کدامشان احراز نشد تا باز هم از بازی انتخابات ۹۶ جا بماند.
سناریوی ششم
از تحرکات اخیر احمدینژاد این طور برداشت میشود که با توجه به نتایج برخی نظرسنجیها خود را ناجی انتخابات ۱۴۰۰ میداند. موضوعی که چندان هم پنهان نیست و بررسی نظر خیلی از مردمی که از وضعیت موجود رضایت ندارند نشان میدهد که بخشی از آنان دوباره به سمت احمدینژاد گرایش پیدا کردهاند و حتی بر اساس برخی نظرسنجیها، خیلیها عنوان میکنند که اگر احمدینژاد در بین کاندیداها نباشد در انتخابات شرکت نخواهند کرد. این اتفاقات باعث شده تا احمدینژاد خود را وزنه تاثیرگذاری در انتخابات اخیر بداند. با این وجود و با توجه به احراز نشدن صلاحیت او در انتخابات ۹۶ و همچنین تندتر شدن مواضع وی نسبت به سیاستهای جمهوری اسلامی به نظر میرسد باز هم شانسی برای تایید صلاحیت نداشته باشد. در این صورت کاندیدایی که احمدینژاد از او حمایت کند شاید بتواند به پدیده انتخابات بدل و شگفتیساز انتخابات ۱۴۰۰ شود.
چند روز مانده به انتخابات روزهای سرنوشتسازی است
با وجود همه این احتمالات، انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک به دو ماه دیگر برگزار خواهد شد، اما در چنین فضای غبارآلود و پر از تردید و اما و اگر، باید مولفه اصلی دیگری را به همه این سناریوها اضافه کرد و آن غیرقابل پیشبینی بودن انتخابات به خصوص در ایران است. تجربه نشان داده که بسیاری از مردم تا یک هفته مانده به انتخابات ممکن است تصمیم خود را برای رای دادن به کاندیدایی خاص و حتی شرکت کردن یا نکردن در انتخابات نگرفته باشند، اما چند روز منتهی به انتخابات میتواند روزهای سرنوشتسازی در انتخابات باشد و مانند انتخابات ۷۶، ۸۴ و ۹۲ برخلاف تمام پیشبینیها کاندیدایی را راهی ساختمان انتهای خیابان پاستور کند که تا یک ماه قبل از انتخابات حتی بسیاری از کارشناسان و نظرسنجیها برایش شانس بالایی قائل نبودند.